دیروز کات کردم دارم میمیرم
اون داره با دوستاش میگه و میخنده هعب
تا ۴ صبح اشک میریختم صبح چشام وا نمیشد
اونایی ک کات کردن ، حالتون خوب شده بعدش ؟
چی شد؟سر چی؟
نه همش دستم میره پیام بدم عالم وادم میگن ب دردت نمیخوره
ولی خنگم
دلیل کاتت چبه
بگزدم دورت میدونم چقد سخته
خودت رو مشغول کن آشپزی کن فیلم و سریال ببین توی یوتیوب ویدئوهای تاریخی و آموزنده ببین تو هم با دوستات برو بیرون و بگرد و خوشحالم باش چون خدا خواسته از زندگیت بیرون بره به خدا اعتماد کن که میگه:
چه بسا چيزي را خوش نداشته باشيد، حال آن که خير شما در آن است. و يا چيزي را دوست داشته باشيد، حال آنکه شر شما در آن است. و خدا ميداند، و شما نميدانيد.
بهم گفت تا از خواب پا میشم چشامو باز میکنم باید باهات بجنگم
هر وقت دعوا میکردیم سعی میکردم چیزی نگم بهش ک بعدا تو دلش بمونه
ولی اون راحت میگفت
مامانمم دید گریه میکنم کلی اصرار کرد همه چیو بهش گفتم
خیلی خوب رفتار کرد
حالم خوب نیس ولی
دلم داره میترکه
و منی که امروز صب کات کردم باهاش الان دارم بستنی میخورم
من اشکامو گذاشتم برا یه روز دیگه نه برای یه اشغال
بیشتر از خونسردیه اون حرصم میگیره
همه ی حرفاش یعنی الکی بود ؟ اگه نبود چرا اینقدر حالش خوبه
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
41 ثانیه پیش
42 ثانیه پیش
43 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
