2737
2739
عنوان

از دست مامانم کلافه ام

12091 بازدید | 88 پست

من ازدواج دوممه، مادرم سر ازدواج اولم که با پسر خواهر خودش بود و موقعیت عالی هم داشت همین بساط رو علم کرد، بهم میگه تو باعث خجالت مایی ،نمیذاری زندگی مونو بکنیم، ازدواجت بخوره تو سرت، نفرینت می کنم دودمانت به باد بره، با این کارهات داداشت بدبخت میشه، انشالا بچه ی فلج گیرتون بیاد، آه اون یکی خواهرم که به پسرش جواب رد دادی زندگی تو گرفته که بدبخت شدی، هر چقدر مسافرت میری و خرج می کنی که دیوونه تر میشی…

واقعا قلبم از دستش میشکنه، میگم مامان دستت درد نکنه صبح اولین روز هفتمو اینجوری برام شروع کردی، 

در صورتی که نامزدم نه آدم بدیه، نه موقعیت بدی داره، چون می دونه من قرص ضد اضطراب و افسردگی می خورم که خودش و بابام باعث این روان آشفته ی من هستن، بهم میگه دیوونه، تمام زندگی شون از ممایت های منه ولی انگار نمی خواد ببینه اگر بگم میگه بسه بسه منت نذار

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2731
نمیدونم چی بگم فقط شاید قسمت بوده ک این تایپیکت الان ببینم دوست منم باباش خیلی بهش گیرمیدادو..... ...

واقعا در توانم نیست، یعنی چجور پس مراسم خواستگاری داشته باشیم، چجور عروسی کنیم؟ مراسم های ازدواج اولم رو همشو با بدعنقی خراب کرد 

در حق مادرتون فقط دعاکنید و بس 💋 بخدا بسپرید آرامش رو به ایشان هدیه کند

انقدر بهم فشار آورده که واقعا کم آوردم، دو هفته پیش مشهد بودم دوباره پس فردا می خوام برم، هیچ جایی جز پیش امام رضا آروم نمیشم

انقدر بهم فشار آورده که واقعا کم آوردم، دو هفته پیش مشهد بودم دوباره پس فردا می خوام برم، هیچ جایی ج ...

همونجا برو واروم کن خودتو راسی گلم برای خدا هفت خط نامه صمیمانه بنویس و درد دل هاتو پیش خدا بکن خدا نامت رو باز می‌کنه میخونه و اجابت می‌کنه مطمین باش خانومی 

2738
واقعا در توانم نیست، یعنی چجور پس مراسم خواستگاری داشته باشیم، چجور عروسی کنیم؟ مراسم های ازدواج اول ...

ببخشید الان ک نامزدتون با شما زندگی میکنن و راحت شب اونجا می‌مونن دیگه خیلی نباید برای خواستگاری و مراسم بعدش بخواین طبق آداب و رسوم رفتار کنین و انقدر سخت بگیرین ک حتما این و اون باید باشن

واقعا در توانم نیست، یعنی چجور پس مراسم خواستگاری داشته باشیم، چجور عروسی کنیم؟ مراسم های ازدواج اول ...

سلام عزیزم خوبی

زندگی جدیدتون مبارک

صبر کن همه چی درست میشه

اصلا بسپار به امیر

از تایپک هات که باهاش آشنا شدم معلومه میتونه از پس مامانت بر بیاد 

چند جلسه که بره باهاش صحبت کنه و ببرتش بیرون باهم وقت بگذرونن دل اونم نرم میشه

شاید هم بهتره فقط به مامانت از رازها و واقعیت ها بگی تا نظرش در موردتون عوض بشه

مادرها سریع دلشون با بچه هاشون نرم میشه

انقدر بهم فشار آورده که واقعا کم آوردم، دو هفته پیش مشهد بودم دوباره پس فردا می خوام برم، هیچ جایی ج ...

سلام عزیزم حالا که داری میری قطعه ای از بهشت

پس مشکلت رو هم واگذار کن به آقا امام رضا(ع) 

آقامون مشکل گشاست.

آقامون به بهترین شکل مشکلت رو حل میکنه که خودت هم تعجب میکنی😍😃

راستی مونا جان سلام من رو هم با آقاجان برسون.🥺🙏

سلام موناجان.چرا نمیرین خودتون عقد کنین و زندگیتون و شروع کنین؟

ازدواج دومتونه نیازی نیست حتما بزرگترها باشن.یه مدت هم به مادرتون زنگ نزنین تا بفهمن ازشون ناراحتین.

درسته بودنشون براتون سرافرازیه ولی بعضی پدرمادرها نبودنشون کمتر آبروریزی داره تا بودنشون.

همسر اولتون چون فامیل بوده یه خورده فشار و حرف بیشتر به گوش مادرتون میرسه و قدیمی ها هم حساسن رو این مسائل.

یه مدت دوری کنید ازشون حل میشه

امیر که تو رو دوست داره ، پس لزومی به خواستگاری برای آبروریزی نیس 

به نظرم مامانت رو ایگنور کن ، اصلا به حرفاش توجه نکن هر لحظه که زنگ میزن یادت بنداز که امیر عاشقته و تو عاشقشی

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   niهانیتاha  |  19 ساعت پیش
توسط   mahsa_ch_82  |  20 ساعت پیش
توسط   eli99y  |  6 ساعت پیش