خیلی خوابام جذابن ، اکثر مواقع دوس ندارم بیدار بشم . . .
یا دارم با هیولاها میجنگم تو خواب ، یا ی مقام بالایی تو ی پادشاهی دارم به کلی آدم امر و نهی میکنم ، یا کلی خوشگل دورمه . . .
آخرین باری که خواب بد دیدم اینجوری بود که رفیق اوسکولم نشسته بود رو تیر آهن اسکلت فلزی طبقه 9 ام ، بعد یدفعه گوشیش از دستش افتاد پایین شکست ، بعد احمق خیلی به مغزش فشار آورد این قضیه خودشم پرید از اونجا پایین مرد . . .
من تو خواب در حدی پشمام ریخته بود میگفتم سسخل چیکار کردی چرا پریدیییی خب الان مردی که . . . تکونم نمیخوری . . . بعد که مطمئن شدم مرده از خواب پریدم ،. تا بیدار شدم اذون گفت همون موقع بهش پیام دادم صدقه بده بیدار شدی خواب بد دیدم