ضَحّاک یا اژدهاک
در شاهنامه، پسر مرداس از تبار اعراب و عراقی فرمانروای دشت نیزهوران است. او پس از کشتن جمشید بر تخت مینشیند.
ضحاک بدسرشت و ستمگر بود، دو مار از دو کتف او روییده بود که خوراک آنها مغز سر آدمی بود و هر روز دو نفر را میکشت و مغز سرشان را به مارها میداد، عاقبت مردم به پیشوایی کاوهٔ آهنگر بر او شوریدند و فریدون را به پادشاهی برگزیدند، فریدون ضحاک را گرفت و در کوه دماوند بند کرد.