شوهرم چون سابقه خیانت داشت باعث شد شک تو دلم بمونه هرچند الان واقعا تغییر کرده و توبه کرده وقشنگ میبینم چطور با رفتاراش میخواد اعتمادمو جلب کنه و دوستم داره
خلاصه دیروز یه برگه دیدم تو ماشینش ک روش شماره نوشته شک کردم گفتم حتما شماره گرفته وخیانته
به شوهرم گفتم این چیه اونم قسم میخورد ک یادش نیست شاید شماره مشتری بوده یا هرچی
شوهرم ویزیتوره و هم فروشگاه داره
باورنکردم رفتم پرینت گرفتم دیدم برج ۷ بهش زنگ زده خلاصه شوهرم رفت خوابید من یواشکی برداشتم به این شماره زنگ زدم دیدم یه اقایی جواب داد منم گفتم خانم فلانی اقاهه هم گفت نه اشتباه گرفتید این خط دست اقاس
اینجا هم شوهرم از وقتی بهش گفتم تاوقتی خوابید و زنگ زدم همش خونه بود اینطوریم نبود ک بگیم رفت بیرون هماهنگ کرد بیچاره خواب بود و گوشیشم رو مبل خودش تو اتاق
خلاصه رفتم شماره و زدم توگوشیش دیدم شوهرم سیو کرده مغازه اقای فلانی....