خانوما امروز بدونهیچ بحث و دعوایی داشتیم حرف میزدیم یدفعه گفتم خیلی نامردی ادمو ببر یجا همسرم گفت نامرد نیستم از صبح عین حمال سرکارم گفتم باشه بریم خونه بعد گفت چی گفتی اروما گفتم هیچی بریم خونه گفت نه قبلترش گفتم نامرد گفت من نامرد نیست شوهر به این خوبی مثل من پیدا نمیکنی منم گفتم مگه زن به این خوبی مثل من پیدا میشه اصلااااا انتظار نداشتم بگه زن خوب مثل تو زیاده یه لحظه شوک شدم عصبی فحشش دادم دیگه حرف نزدم اومدیم خونه مثلا خواست از دلم دربیاره گفتم چرا اینحروفو زدی احمق خیلی حرفت بهم برخورد والا زنایی که شوهر دارن میرن دوستپسرمیگیرن حق دارن از بس شوهراشون بیخوده حرف زدنتو بلد نیستی والا مرد پولدار خوب برای منم زیاد نهرتو با اینکه ده بار گفت گوه خوردم ولی از دلم نرفت چقدرررر از این بشر نفرت زده و چندشم میشه بخاطر زبون تلخشو نفهم حرف زدنش اسکول الان عصبیم شدید چه کنم
وقتی خسته اید رو مخ هم راه نرید
///:
تو که خودت از اون بدتری
اجی جون این دواش خوابیدن با پدرشوهریه که پروستات نداره
گلم ببخشید همو دو تا تون ریدین بهم دیگه 😅
بحثای بچگانه اول ازدواج😒🙄بعدش انقدر سرتون گرم خونه داری و مهمون نوازی و بچه داری و پرداخت قسط و خرید لیست میشه،که حرف زدن یادتون میره😶
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
18 ثانیه پیش
22 ثانیه پیش
22 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
