یه قاضی دادگاه میگفت : من بیست و هفت ساله قاضی هستم و هر روز پله های دادگستری رو بالا رفتم ولی اگر یکروز دادگاه بخواهدم زانوم موقع بالا رفتن از پله های دادگستری میلرزه و نمیتونم بالا برم
نفر سوم یه خلوت دونفره نباشیم . حتی اگر در این خلوت دونفر دارن بدگویی ما میکنن .