2777
2789
عنوان

خون نوشته های من.

| مشاهده متن کامل بحث + 232 بازدید | 20 پست
از جهان سینه های سوخته (شده وزن شعر رو خراب می کنه به نظرم)

واو . از این عرصه پا میکشم.

بفرمایید متنی برامون بگین :)))))

از تصحیحت معلومه نوشته هات خوندنیه!

چیزی مینویسی!؟

«حرف ها در قلبش تلنبار شده بود.. کوهی از خاکستر ناگفته ها...بالا آورد ، حرف هارا ، کار هارا و غم هارا ... خون از دماغ و دهانش به مانند مواد مذاب بیرون جست. به سان خرابه ای به دنبال آرزوهایش ذوب شد و فرو ریخت ، او دیگر او نشد...🥲🥲_mahoora_» 

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

واو . از این عرصه پا میکشم. بفرمایید متنی برامون بگین :))))) از تصحیحت معلومه نوشته هات خوندنیه! ...

راستش نه نمی نویسم برخلاف شما من ذهن خلاقی ندارم چیزی به ذهنم به عنوان موضوع نمی رسد درضمن جایی نری ها تو فقط باید چهار چوب شعر گفتنت رو راه بندازی مثلا زیاد شعر بخونی وگرنه تو بهترینی

نازد به خودش خدا که حیدر دارد   دریای فضائلی سراسر دارد.
راستش نه نمی نویسم برخلاف شما من ذهن خلاقی ندارم چیزی به ذهنم به عنوان موضوع نمی رسد درضمن جایی نری ...

مرسییییی 

ولی به نظرم کسی هستی که یه متن بهت بدن که زغال باشه ازش الماس میسازی.

«حرف ها در قلبش تلنبار شده بود.. کوهی از خاکستر ناگفته ها...بالا آورد ، حرف هارا ، کار هارا و غم هارا ... خون از دماغ و دهانش به مانند مواد مذاب بیرون جست. به سان خرابه ای به دنبال آرزوهایش ذوب شد و فرو ریخت ، او دیگر او نشد...🥲🥲_mahoora_» 
مرسییییی  ولی به نظرم کسی هستی که یه متن بهت بدن که زغال باشه ازش الماس میسازی.

خیلی ممنون چقدر لطف داری این حرف که زدی مثل یه راهنمایی بود برام به نظرم باید برم سراغ متنهای آماده وتبدیلشون کنم به شعر

نازد به خودش خدا که حیدر دارد   دریای فضائلی سراسر دارد.
خیلی ممنون چقدر لطف داری این حرف که زدی مثل یه راهنمایی بود برام به نظرم باید برم سراغ متنهای آماده ...

دقیقا:)))))

خوشالم که کمکی کردم:))))

«حرف ها در قلبش تلنبار شده بود.. کوهی از خاکستر ناگفته ها...بالا آورد ، حرف هارا ، کار هارا و غم هارا ... خون از دماغ و دهانش به مانند مواد مذاب بیرون جست. به سان خرابه ای به دنبال آرزوهایش ذوب شد و فرو ریخت ، او دیگر او نشد...🥲🥲_mahoora_» 
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز