من یه داداش بزرگتر ازخودم دارم بعد موقعی که دانشجوبودم از سر نادونی میرفتم تو گروه های برنامه سروش و همه دخترپسربودن و میمومدن دایرکت حرفای زشتی هم نمیزدیم اصن اونارو نمیشناختم بعد اون سرم عصبی میشد قلبم تند تند میزد.بعد تو دانشگاه یه گروهی داشتیم منم تو گروه بودم میومدن دایرکتم منم جواب میدادم حرف زشتی نمیزدم بازم گفت تلگرامتوپاک کن پاک کردم.آخه اون دست میزد به گوشیم...هستین ادامشو بگم؟
خب
خب
بل
بچه ها میشه تاپیک اولم رو گزارش بزنید(تورو خدا نی نی یار رو تگ نکنید)
داداشم خیلی اذیتم میکرد بااینکه بابام مارو تنهاگذاشته بود این با این حرکاتش منو از هر اپلیکیشنی منع میکرد حتی وایفای رو ساعت11 قطع میکرد وسط حرف زدن با دوستم! تازه شهریمو بابام میداد منم سختی امتحاناتو میکشیدم پس دیگه چشه. منم خیلی استرسی ام اونقد سر این چیزا اذیتم کرد که غذامو دیگه با مامانم و اون نمیخورم دپرس شدم بهونه های الکی میگیره تازه میگه تو آبرومونو بردی
بله بگو
بچه ها بخدا من آرایشم هیچی نمیزنم بقران.من26سالمه. بعد رفتم سرکار اون نرفت.همش همه جای گوشیم هک شده. همکارم بام آشنا شد گفتم خونوادم خیلی سختگیرن و من نیاز به یه حامی دارم و اگه هدفت ازدواجه آشنا میشم بچها بخدا یه بار نمیدونم پسره برا چی زنگ زده بود من توخونه بودم من همیشه از ترس گوشیم سایلنته ولی داداشم وقتی دید زنگزده منو با لگد از خواب بیدار کرد
لایک لطفا
من اذیت شدم خیلی.بدنم روز به روز ضعیفتر میشه دیگه نمیکشم قندم میفته. هرروز خدا که میومدم سرکار حالم بد بود از اون و فشارم 14 میشد بااینکه همش10 بود. بچه ها حس میکنم گناهکارم اون میگه آبرومونو بردی سرتو ببرن بهتره
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
