منوعشقم هروز باهم درتماس و پیامیم حالا ی هفته ده روزپیش زنگش زدم گفتم چکارمیکنیچ خبرازکارش پرسیدم گفت تو ک میدونی شرایط و کارم همش چجوره چرایسره راجبش میپرسی گفتم خب اگ راجب کارروزمرگی نپرسم چی بگم گفت این۰ همه صحبت موضوع گفتم اوکی و گذشت و دیگ هیچوقت روزا زنگ نزدم ک راجب کارنپرسم
الان فقط شبامیزنگم و درطول شبانه روزپیام حالا ماقراره جابجاشیم دوسه روزه زیادپیامش نمیدم گفتم ببخش اگ زیاد نیستم شباب بزرگیت
بعدنوشت ن تنهاشباروزا و نزدیک یک ماه بامانیستی..
حالا بنظرتون چجورازش دلجویی کنم یجورای فک نکنه نیستم واقعا حواسم و حال دلم باهاشه تجربه نصیحتتون چیه باچه رفتار یاحرفی ازدلش دربیارم ک حق ب جانب نباشه واقعابازبون خوش و ملایمت.