دیشب ب شوهرم پیام دادم بچه داره تو تب میسوزه ج نداد ۲بار زنگ زدم رد تماس زد
دیگه گفتم مردی ک برا بچه خودشم دل نسوزونه ب درد اشغالی میخوره خودشو از چشمم انداخت
دیگه خودم با آژانس بچمو بردم دکتر و آوردم
اصلا نگفت ببینم این زن پول داره نداره بچه مریضه
ینی قدری متنفر شدم ازش ک نگوووو
میخوام زنگ بزنم مادر شوهرم بگم اگر الان فلانی ام بخواد من نمیخوام دیگه این زندگی رو
بهش بگو مهریه مو حاضر کنه و بده و بره