سلام عزیزم خیلی ناراحت شدم
خواهرمم این اتاف براش افتاد و درکت میکنم چقدر سخته ادم امیدش نا امید بشه.
خواهرمم تو 35 هفته یهو کیسه ابش پاره شد و بردیمش دکتر گفتن صدا قلب بچه شنیده نمیشه و خلاصه سزارین کردن و بچه دو سه روزی بود مرده بود و خواهرم چون بارداری اولش بود متوجه نشد و انقباضات رحمی که شکمش یهو یه قسمت سفت میشد فکر میکرد حرکت بچه است.
خودت میدونی چه بلایی بر سرمون اومد اون لحظه. خواهرم موند و یه درد سزارین و سیسمونی تو خونه و بدون بچه.
دوباره به اسرار دکترش که حتما باید زودتر اقدام کنی تا رحمت پاکه و تنور داغه و از این چرت و پرتا باردار شد و دوباره تو 10 هفته لکه بینی پیدا کرد و رفت سونو گفت بچه رشد نکرده و کورتاژ کرد. تو یه سال دو تا غم
الان رفت پیش رزاقی و یه سری ازمایشاش جوابش اومد منتظر جواب ازمایش ژنتیکش بیاد تا به رزاقی نشون بده.
ولی چیزی که خودمون متوجه شدیم ظاهرا مشکل ایمنی داره
ولی داریم میسوزیم که چرا اخه با این مشکل بارداری اولش تا 35 هفته مونده بود. حکمتش واقعا چی میتونه باشه
چرا همون اوایل بارداری که هماتوم داشت و لگه بینی و هزار جور درد سقط نشد