2737
2734
عنوان

شوهررر شکاک

64 بازدید | 3 پست

سلام بچه ها تروخدا راهنماییم کنین دارم دیوونه میشم 

منو نامزدم عاشق همیم و خب از نظر شغلی خیلی اوکیه و درآمدش ماهی صدتومنه گاهی بیشتر حتی 

و خصوصیات اخلاقی خوب زیاد داره ولی خب ی مشکل خیلی بزرگ داره ک از اول رو‌کرده بود منه بیشعور نفهمیده بودم 

اوایل وقتی با تلفن صحبت میکردم میومد پشت خطم بعدش ک تلفنو‌قطع میکردم خونمو تو‌شیشه میکرد ک با کی صحبت میکنی و مجبور بودم کلی بهش توضیح بدمو اسکرین بگیرمو تاااا بالاخره قبول کنه 

خیلی زیاد حساس بود رو‌این قضیه ک دیگه من تا این میومد پشت خطم سریع عین جن زده ها بی خدافظی با طرف قطع میکردم ک باز داستان درست نکنه برام 

یدفه با خالم داشتم حرف میردم وقتی اومد پشت خطم بهش توضیح دادم گفت کلم خرابه فعلا 

یا یبار رفتم خونه دوستم چون حامله بود من با قطار بین شهری رفتم چون رفتم شیرینی بخرم اسنپیه منو از ی مسیر دیگه برد ب ادرس خونه دوستم 

نگو اقا سر خیابون اصلی اومده بود ک ببینه من میرم خونه دوستم یا ن بعد دوسه ساعت بهش زنگ زدم حالشو‌بپرسم جوابمو‌نمیداد 

تا خود شب انقدددد زنگ زدمو پیام دادم حتی تو‌تلگرام انلاین میشد جواب منو‌نمیداد بعدا ب خواهرم پیام داده بود ک اره من بهش دروغ میگمو‌اینا خواهرمم اسکرین از رو‌پیامای منو دوستم ک تو‌چت بودیم قبل رفتن ب خونشو واسش فرستاد ساکت شد 

کلا هرجا میرم هزاربار زنگ میزنه یا میگه زودتر برو‌خونه رفتی بلافاصله بهم زنگ بزن 

یبار تو‌ماشین بودیم من گوشیمو کنارم بود خواهرم زنگ زده بود بعد این سریع گوشیو گرفت جواب داد ولی حرف نزد خواهرم ک از اونور الو‌ الو‌میکرد بعد گوشیو‌داد بمن 

خیلی راحت میگه گوشیتو بده چک کنم میره اینستا میره تلگرام همه جارو میگرده 

اینسریم ک گفت رمز اینستاتو بم بده گفتم خب بیا این گوشیم همه جارو بگرد من رمزمو یادم نیس باید فراموشی رمز برنم ک تو‌خط خاموش چنسال پیشمه میکه ن تو دروغ میگی 

هرجا میرم میام میگه کسی ک اذیتت نکرد 

یدفه من خونه بودم داشتیم سالاد ماکارونی درست میکردیم با خواهرم کالباس کم اومد حاضر شدم از دروازه ک رفتم بیرون بهش زنگ زدم ک من دارم میرم مغازه نگو‌اقا تازه رسیده بود دم در خونه منو‌دیده بود دارم میرم 

دعوا راه انداخت ک چرا قبل اینکه از خونه دربیای بمن نگفتی 

و خیلیییی چیزای دیگه 

ولی رو‌حجابو اینا گیر نیس دستو‌دلبازه با محبته ولی خیلیییی حساسه چنبار تعقیبم کرده 

یا یدفه من خونه خودمون خواب بودم این ماشینشو برد گل بزنه واسه عروسی دوستش بعد همونروز یکی با خط ناشناس چنبار بهم زنگ زد من ج ندادم ولی خب به نامزدمم نگفتم بعدا گفت اونی ک زنگ زد من بودم میخواستم ببینم خوابی یا چی!!

ی توضیحم بدم ک فقط یک دفعه بعد از سه ماه دیدم خیلی خونه دوستم برم حساسه ،اونم باردار بود حالش بد بود گفت اجی بیا پیشم تنهام من بهش گفتم میخوام بخوابم ولی رفتم پیش دوستم یسر بهش زدم زود برگشتم خونه ولی انقد زرنگه و یسره پیگیره منه فهمیده بود داستان شد 

این پنهون کاریم کردم چون خیلی حساس بود و حوصله دعوا و‌بحث نداشتم فقط همین 

الان میگه تو‌بمن دروغ گفتی من اینجوری شدم درصورتی ک از خیلی وقت پیش اینجوری بودو من فقط بخاطر اینکه هم حساستر نشه هم دوست باردارمو دلشو‌نشکونم بهش نگفتم 

خیلی خوشتیپو جذابه و ورزشکاره و‌خلاصه خیلی لولش بالاعه فقط همین مشکلو‌داره ک حس خفگی بهم میده 

مداااام باید خودمو بهش ثابت کنم

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷



2731
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687