خانوادم دارن برای من سیسمونی میگیرن بعد خواهر بزرگم اعصابم رو بهم ریخته همش میگه تو حدتو بدون چیز اضافی نخواه آخر امشب دعوامون شد گفتم تو چرا اینا میخوان یه چی به من بگیرن اینجوری رفتار میکنی بهت فشار میاد چرا به خودت خرج کردنی صدات در نمیاد گفت نه کو فلان منم گفتم باشه منم میگم از این بع بعد اون روز به مامانم گفت ۱ میلیون بده من برم واسه پوستم دکتر منم گفتم چرا اضافی خرج میکنی چرا پس حدتو نمیدونی خلاصه امروز قطع کرد تلفن که من نمیام سیسمونی بخریم خودت برو فلان منم تصمیم گرفتم اصلا نه بگم نه باهاش دیگه حرف بزنم