2777
2789
عنوان

ی لحظه لطفاً

80 بازدید | 6 پست

ما فردا ی مراسمی دعوتیم خونه داییم ولی من حالم خوب نیست دلم نمیخاد برم مامانم هی اصرار که چرا نمیای ناراحت میشن خواهرمم انتظار داره همیشه همه جا باهاش برم واقعا خسته شدم دیگه نمیتونم همه رو از خودم راضی نگه دارم 

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

اره تصمیم گرفتم نرم چون همیشه بخاطر اینکه مامانم یا خواهرم ناراحت نشه همه جا میرفتم باهاشون

منم مثل تو بودم خواهرم حتی یه دکتر میخواست بره من باهاش میرفتم اصلا برای خودم احترام قائل نبودم وظیفه م شده بود خدمت رسانی و همراهی برای بقیه ولی الان یکی دو ساله کمرنگ شدم خیلی حس بهتری دارم به خصوص که دیدم اونا هروقت من نیاز به کمک دارم بهونه میارن و نیستن عوض شدم

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792