با نامزدم رفتیم بیرون
نامزدم نیست ولی واسه اینک نترکم نامزدمه
من از سر کار اومدم گرسنه بودم خودشم شام نخورده بود. رفت دوتا پیراشکی مرغ گرفت اورد.
من کلی تشکر کردم و گفتم بذار من حساب کنم و کلی بهم چسبید
بعد گفت نون خامه ای خوردم منم گفتم وای دلم خواست و خلاصه گفتم نه به جا نون خامه ای بریم آب تمشک برام بخر. و اونم با خنده و شوخی گفت کوفت بخوری همین الان شام خوردی منم با خنده گفتم اون ک شام نبود پیراشکی بود. انگار خیلی بهش بر خورد گفت یعنی میخوای بگی شام بهت ندادم
و گفت نه بیا بریم شام بخرم برات . هی میگفت اگ میخوای برات شام بخرم. و کلا عصبی شد انگار
من منظوری نداشتم اتفاقا عاشق پیراشکی هایی هستم ک برام میخره
به نظرتون حرفم خیلی بد بود ک بهش بر خورد؟