پولاشو ک مال دخل مغازه هس برمیداره میاره خونه بعد میگ بشین بشماریم.چند شب پیش گف بنویس فلان قد پول هس. منم نوشتم. امروز حساب کتاباشون بهم ریخته زنگ زده پاچه منو گرفته ک هرچی پول میارم باید نوشته باشی و اگ هزارتومن کم باشه فلان میکنم و . درصورتی ک اصلا نگفته بود هرچی میارم بنویس فقط دوبار گف این مبلغی ک میگم رو بنویس منم نوشتم حالا کم اومده طلبشو از من داره. میگه پولا باید انقد باشه اگ هزارتومنش کم باشه خودت میدونی و چرت پرت دگ. تهمت هم میزنه چقذ آدم بیشعوریه. روز بروز ازش سرد تر میشم
چه مسخره
بگو مگه عهد دقیانوسه که پول میاری
خونه حساب میکنی
تقصیر خودته مگه تو بانکداری بشینی پول بشماری
اصلا توی کار همچین مردی دخالت نکن. بگو خودت میدونی
بگوبه من ربطی نداره، یه گاو صندوق بخر کلیدش رو هم بنداز تو گردنت!!
همونجا فحش کشش کن بگو غلط میکنی میاری خونه ک حرف مفت بزنی من چیکار پولای تو دارم میمون
مقصر تویی
مگه حسابداری ول کنا خودش انجام بده شما فقط مسئول خرج کردن اون پویایی خانم
بگو حسابدار استخدام کن
دبگه هم براش کاری انجام نده
پولایی
بچس
دعوا اینا نکن بشین اروم بهش بگو که من فقط اون دوبار که خوذت گفتی نوشتم باید خودت حواست میبود از اول مینوشتی
مگه حساب کتاب مغازه خودش نمیدونه؟
من هر روز با سودش حساب میکنم
منم الان دعوا کردم ولشون کن برن به جهنم لیاقت ندارن ی چیز باب میلشون نباشه میشه دعوا
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
