2777
2789
عنوان

عروسی عشقم💔

2660 بازدید | 83 پست

دلم میخواد شب عروسیش اونو ببینم از یه گوشه که هیچ‌کس نفهمه ببینمش تو لباس دومادی چه شکلی شده عروسش چه شکلیه سلیقشو ببینم شب سختیه اون شبو میدونم که بعد یه عالمه بغض شرشر تو تنهایی خودم اشک میریزم مگه این که قبلش ازش دل کنده باشم 💔🥲 من هیچ راه ارتباطی ندارم که بدونم کجاست اصلا شاید نامزد کرده باشه من خبر ندارم مثل اون که خبر نداره دلم چقدر اونو میخواد ..


دیگه نمی‌خوام عاشق بشم روحم خسته اس اصلا مگه عشق و عاشقی کشکه که این بره یکی دیگه بیاد هر دفعه عاشق یکی دیگه بشی من این مدلی دوست ندارم 😞💔


شما هم دوست دارین برین؟ کیا تو عروسی عشقشون بودن خبری ازش دارید؟ با اون یکی خوشبخت شد؟ 


چه سرنوشت تلخی من داشتم آرزوم اینه دیگه به هیچ مردی نیاز پیدا نکنم....

🤍

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

باورت از عشق کلا غلطه

آدم گاهی تو مقطعی از زندگیش وابسته آدم های اشتباهی میشه ک فقط و فقط وابسته بوده و ممکنه بعدا ها بتونه یکی دیگه رو دوس داشته باشه 

شده حتی یکی 4 تا رابطه اشتباهی داشته و بعد با عشق ازدواج کرده و خوشبخت شده 

عروسیشم دیدم ولی نمردم🥲 اره خوشبخته فک کنم😏

داستان تو هنوز تمام نشده! تو خواهی خندید ، در جایی که قبلا گریسته بودی......🤍🤍🤍🤍گاهی جواب بدی آدما نه خوبیه نه بدی و نه حتی مثل خودشون رفتار کردن،جوابش فقط حذف اون آدماس😏

من شبیه تو بودم و امیدوارم باقیش شبیه من نشی ...من تو اون شب بودم ...سنگینیش ..تلخیش یه حس پوچ و توخالی بودن ...اینکه دیگه پاییز برات بوی داغی که عشق رو دلت گذاشته میده ...تموم میشی ...تا حرف عشق میشه من میرم ...من سخت از این حرفا دورم ..منم یه روز عاشقی کردم ..از وقتی عاشق شدم اینجورم...داروندارم پای عشقم رفت چیزی نموند جز درد نامحدود ..این جای خالی که تو سینم هست قبلا یه روزی جای قلبم بود ...

من درگیر باید و نباید شدم ..آدمارو خواستم رعایت کنم ..حل شده بودم تو طبیعت دورم ..حالا برمیگردم به حقیقت خودم
از خدام بود ولی غیرممکنه...  میدونم منو به عنوان رفیق و خواهر دوست داره دلم نمیخواد اذیتش کنم ...

اشتباه میکنی.. من با اینکه الان متاهلم.. اما زمانی دوس دختر داشتم و عاشقش بودم.. اول دوس بودیم بعد اون ابراز کرد و منم با کمال میل پذیرفتم.. نمیدونی چقدر خوشبخت بودم 15 سال میگذره هنو فراموشش نکردم... 

از خدامه خوشحال ببینمش

منم با این که دلم نمی‌خواد ولی میگم بزار خوشبخت بشه بیوگرافیتو خوندم این که میگی قابل درمانه تا حالا پیش روانکاو رفتی؟دوست خواهر من زیر نظر روانکاوه تا معلوم بشه واقعا ترنسه یا مشکل روحی پیدا کرده ولی این‌طور که مشخصه تو قابل درمان هستی میتونی به هویت اصلی خودت برگردی زمان می‌بره 

🤍
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792