من دوران مدرسه رو گذروندم و چند سال از شما بزرگترم، نمیگم خیلی میدونم اما تجربه ام بیشتره
اصلا هیچ استرسی نکشید، با استرس درست نمیشه هیچ بدتر هم میشه. شاید بگید چیکار کنم دست خودم نیست، من میگم از وقتی رابطه ام با خدا و اهل بیت(ع) بیشتر شد استرس و ترسم کمتر شد. ما ادمها نیاز به پناه داریم نیاز به پناه داریم و کسی جز خدا و اهل بیت(ع) نمیتونه پناهمون باشه، نگاهتون به آسمون باشه نه به زمین، اونوقت میبینید چقدر زندگیتون عوض میشه، زندگی رنگی میشه معنا پیدا میکنه هدف پیدا میکنید امید وارد قلبتون میشه
و فکر میکنم جدی ترین معضل نسل جدید همینه که اونقدر خودشون رو غرق مجازی و گیم و... کردند که فرصت نمیکنن اصلا با خدا ارتباط داشته باشن
فرصت نمیکنه روزی 20 دقیقه وقت بذاره نمازهاش رو بخونه
روزی پنج دیقه ده دیقه با امام زمانش(عج) درد و دل کنه و چون هیچ کسی جای خدا رو نمیگیره، ادم احساس خلا و پوچی میکنه
پس به عنوان خواهر بزرگترتون میگم راه اسمون بازه، خودتون رو از نور محروم نکنید
نور واقعی خداست، برای همه هم میتابه، منتها این ماییم که باید خودمون رو ازش محروم نکنیم
دیدید خورشید به همه خونه ها میتابه اما یکی پرده رو میکشه کنار که بهش نور بخوره یکی هم پرده هارو میکشه که نور به خونه اش نیوفته
پس نباید مانع رسیدن نور به قلبمون بشیم
حرف اخرم اینکه، رابطه با خدا ادم رو به تعادل میرسونه
یعنی اینکه مثلا یک نقطه تصور کنید که انگار خدا اونجاست(این فقط یک مثاله که منظورمون رو متوجه بشید وگرنه خدا لامکان و لازمانه و همه جاهست) خوب اون نقطه چه ویژگی داره؟ هیچ بدی توش نیست و تمام خوبیها اونجاست، هرچی به اون نقطه نزدیک تر بشیم یعنی هرچی به خدا نزدیک تر بشیم، بدیهامون کمتر میشه خوبیهامون بیشتر میشه این میشه حرکت به سمت تعادل به سمت انسانیت به سمت خوشبختی، میشه حرکت در مسیر نور برای رسیدن به نور
هروقت تو این مسیر قرار گرفتیم تازه از سردرگمی بیرون میایم و میفهمیم از زندگی چی میخوایم، اونوقت صبح ها با شور و شوق از خواب بیدار میشیم و شبها با امید میخوابیم