یکی زدم تو سرش و یکم دعواش کردم شوهرم دسشویی بود اومد بیرون میگه اون بچس نمیفهمه تو خرس گنده که میفهمی چرا گزاشتی رو فرش بالا بیاره
انقدر عصبی شدم از حرفش بحثمون شد انگار من میدونستم قراره گندبزنه بعدم من از زحمتای هدر رفتم ناراحت بودم نه فرش خیلی بد غذاس یه ساعت با قاشق دنبالش بودم تا چندتا قاشق خورد اخرم خو اینجور شد گریه کرد گرفت خابید اعصابم از شوهرم خورده یبار نشد دل داری بده
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
دختر منم اذیتای خودشو داره اینم به زور غذا میخوره دنبالش نیفت واسه غذا دادن بزار جایی هر چند دیقه یه قاشق بزار دهنش با شعر و قصه غذا بده بهش تند تند نده که بالا نیاره کم کم بده بزار هضم بشه
بچه شما حرف میزنه؟چیا میگه؟چکارایی بلده؟
دخترم،هلنای مامان تو معجزه زندگی منو بابایی❤خدایاشکرت