بچه ها میدونم از اولش خودم اشتباه کردم ک وارد همچین رابطه سمی ای شدم
ولی خب کم سن بودم و کم کم به خودم اومدم و دیدم وابستش شدم
اون موقع ها فک میکنم ۱۵ سالم بود😂
سر یه بازی ی پسره اومد پیوی من
دقیقا یادم نمیاد ولی رابطمون ادامه پیدا کرد
اون اوایل خیلی خوب بودیم باهم رل نبودیم رفاقتی با هم بودیم
همینجوری ادامه پیدا کرد تا حدود یسال پیش ک خیلی حالش بد بود انگار افسردگی گرفته بود
کلا سرد بود
ولی خب وجدانم نمیزاش ول کنم رفاقتمونو
خیلی سعی کردم حال خوب شه
ولی اون ب من بی اهمیت بود
دیر سبن میزد
سرد بود
ولی من واقعن همچیمو گذاشتم براش
اونم ک توی حال بدیام کلن نبود
تو سن بلوغ بودم و هر روز یه مودی داشتم
یه شب تو خونمون یه بحث حسابی در حد بزن بزن بود تموم شد من به اون پناه بردم
حالا با وجود بدیاش من دوسش داشتمو رفیقم بود
با التماس بش گفتم نرو ولی گف شازژ ندارم رفت😂
داشتم از گریه و حال بدی میمردم قشنگ اون فهمیدو...
فرداش اومد گف خابم برده
همون شب با همون اشکایی ک ریختم از چشمم افتاد
تا رل زد
با اون حالش خوبه
خوبشده
ولی من دیگه خوب نیستم
همش میگه میدونم بد بودم قول میدم درستش کنم و....
حتی من با رلشم رفیقم😂
ولی هرکاری میکنم نمیتونم باز بهش اعتماد کنم
ولی از طرفیم همش بهش فکر میکنم
بلاکش کردم
ولی همش پروفایلشو چک میکنم
همه تلاشمو واسه فراموش کردنش کردم ولی بی نتیجس
با همه اینا بازم حاضرمو جونمو براش بدم
بازم بگم ک عاشقش نیستمو اینا..
نمبدونم چیکارش کنم
و اینم بگم ک این اخرا فهمیدم ساقی مواده😂
با مشاوره رفیقم بلاکش کردم ولی هنوز همش تو ذهنمه..
چیکار کنم؟؟:")