از بس که از اوایل زندگیم تا الان 13 سال با شوهرم سر مادر شوهرم دعوا کردم خسته شدم الان انقدر که گریه کردم وجیغ کردم صدام گرفته خودم مریضم شوهرم دم ودقیقا مجبورم میکنه یا زنگ بزنم بهش یا منو میبره خونش نه شام وناهار سر ما الان 5 ساله خونشون شام وناهار نرفتیم هر موقعه میرم سنگ رو یخم میکنه خسته شدم خدایا یا من بمیرم یا اون
زنیکه کثافت
عزیزم،درکت میکنم،آدم به مرز جنون میرسه،لطفا به فکر خودت باش،نذار اینطوری عذاب بکشی
عزیزدلم تا وقتی حساسیت نشون بدی بدتر میکنن،چون هدفشون اذیت کردنته
اهمیت نده،به فکر خودت باش،حال خودت و بچه ات رو خوب کن،با کارای کوچک،اونجا که میری فکر کن نیستی،هیچ واکنشب نشون نده،هیچ حرفی هیچ رفتاری
نزار به هدفشون برسن
میدونم سخته
اما شدنیه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
