تاحالاشده.....

..🙏🏻

ممنونم ازت

چرا بعضیا از اینجور درس عبرت ها پیشرفت که نمیکنن هیچ، پسرفت میکنن؟

حتماً عزیزم، خلاصه وار بگم:

اون منو خواست 

منم کم کم خواستمش 

بعدش هم روال طبیعیِ رد و بدل کردن احساسات...

وقتی خیلی بیشتر خواستمش، وقتی گمان کردم عشقش پاکه و «پرستیدمش»؛ 

اون با خودش فکر کرد که: دمم گرم!!! چقدر من خدای «پرستیدنی» و خفنی هستم! پس برم یه بنده ی بهتر پیدا کنم

و با من سرد شد... 

و من بیشتر از قبل انرژی میذاشتم تا اون گرما و اشتیاق برگرده... اونقدر غرق شده بودم که یادم رفت عشق اونقدر مقدس هست که نشه گداییش کرد🤍

وقتی قشنگ رفت دوراشو زد متوجه شد که نه خداست نه پرستیدنی...  پس برگشت سمت منی که بهش حس قدرت و ارزش داده بودم! 

و مابقی ماجرا🌹

جریان برای گذشتست و خداروشکر همین تلخی باعث پیشرفت روحی،ذهنی و قلبی من شد در زندگیم🥰

خیلی واضحه عزیزم 

هر اتفاقی که توی زندگی ما میفته، 

رسالتش اینه که یک درس به ما بده و باعث رشد ما بشه

درواقع: هیچ اتفاقی، اتفاقـی اتفاق نمیفته☺😀

اگه ما از اون اتفاق و اون غم  درس نگیریم، 

بارها و بارها اون اتفاق برای ما تکرار میشه...

انقدر این چرخه ادامه پیدا میکنه تا زمانی که ما درسی که باید یاد بگیریم رو به خوبی درک کنیم💐

برای مثال

به قول داداشم:

اگه کسی توی زندگیت بود و باورت این بود که «من بدونِ اون نمیتوووونم زندگی کنم بدون اون میمیرممممم»

زندگیت اون فرد رو ازت میگیره تا بهت ثابت کنه که: دیدی؟ دیدی بدون اونم میتونی زندگی کنی؟ مهم ترین فرد زندگیت خودتی🤝🏻 اول عشق به خودت بعد دیگران...

اگه کسی توی زندگیته که همیشه با حرف ها و رفتاراش باعث میشه که حس بدی نسبت به خودت داشته باشی، 

باید درسش رو یاد بگیری تا تموم شه!!! 

باید یاد بگیری تا زمانی که تو خودت رو دوست نداشته باشی نمیتونی انتظار داشته باشی که دیگران هم تورو دوست داشته باشن

باید عزت نفست رو ارتقاء بدی❤

ببخش اگه طولانی شد

چقدر نیاز داشتم به شنیدنه این حرفا... واقعا ممنونم ازت به خاطر وقتی که گذاشتی و حرفات💚 من ۶ ماهی هست دقیقا شخصیو از دست دادم (ینی ولم کرد) که چند سال از عمرمو واسش گذاشتم و همه جوره مطمعن بودم که تا ابد کنارم میمونه و شبیه به حرفهاش عمل میکنه اما کاملا یک روز یهو تبدیل شد به یک آدمه دیگه... من تو این مدت جسمم و روح روانم و خیلی چیزای دیگ خیلی زیاد دچار مشکل و مریضی و درد شدن.. هنوز نتونستم با این قضیه کنار بیام.. اما به قول شما باید عزت نفسمو درست بکنم.. تا زمانی که اون شخص بود من بهترین عزت نفس داشتم، الان حتی یک ذره هم ندارم..

خوشحالم که تونستم تاثیر مثبت بذارم عزیزم♥

من هم در این شرایط بودم و کاملاً درکت میکنم

وقتی که یک نفر ترکمون میکنه کلی علامت سوال میاد توی ذهنمون... 

چرا رفت؟ من به اندازه کافی خوب نیستم؟ خوشگل نیستم؟ نکنه به درد نخورم؟ حتی عشقمم منو نخواست... من دوست داشتنی نیستم؟.....

 ✓و هزااار تا برچسب منفی دیگه که به خودمون میچسبونیم

سوال اینه

اون تورو ترک کرد؟ اون تورو طرد کرد؟ نهههه 

این تو نبودی که ترک شدی 

درواقع خدا دستِ تورو گرفت و از کنار اون آدمِ سمّی و پر ضرر دورت کرد🥰 

برات آرزوهای زیبا دارم دخترِ ارزشمند و خاص❤

ببخشید من پسر هستم، توی امضام نوشتم، به هرحال واقعا حرف‌هاتون درست هست و آره منم یه کلی فکر و سوال منفی هر ثانیه توی سرم هست. امیدوارم این‌طوری باشه که شما گفتی، بازم ممنون بابت حرفای خوبتون و منم واسه شما آرزوی بهترینارو دارم 💚

خواهش میکنم 

پس شرایط مشابهِ سابقِ داداشم رو دارید 

برای مثال داداشم فوتبالیست بودن و اندام ورزشکاری داشتن

بعد از اینکه پارتنرشون رفت احساس میکردن بازوهای عضله ایشون اندازه ی یک خودکاره(: 

در نهایت خداروشکر داداشم اون چرخه رو پشت سر گذاشتن و الان یک رابطه ی عالی دارن🌹

مطمئنم از میان زخم های شما هم نور میتابه چون که ارزشش رو دارید🌸 

روحِ پر عظمت خدا در وجودِ شما دمیده شده! 

هیچ‌جوره نمیشه این ترکیب قدرتمند رو دست کم گرفت☝🏻

خوب بخوابید

که اینطور...خداروشکر.. چقدر خوب و قشنگ گفتید.. خدا همیشه به خودتون و خانواده حس خوب و خوشبختی بده. شما هم خوب بخوابید،بازم تشکر 💚🍀

بعدش بهش بی‌محلی کردم و ترسِ از دست‌دادنم وجودش رو پر کرد 

و درنتیجه شروع کرد به اظهار پشیمونی و ابراز محبت‌مضاعف! 

بخشیدمش

و کم کم وقتی دوباره متوجه شد من رو برای خودش داره، دوباره همون چرخه ی منفی تکرار شد

 عزیزم تو خیلی ارزشمندی

دلت پاکه 

نذار افراد سمّی روحت رو پر از زخم کنن 

همیشه گفتن که «یک پایانِ تلخ بهتر از یک تلخیِ بی‌پایانه»

برای خودم فراموش کردنِ اون فرد یک‌سال کامل طول کشید...

ولی همین لحظه که دارم باهات صحبت میکنم، چندماهی میشه که ازدواج کردم و چقدررر شکرگزارم بخاطر پشتِ‌سرگذاشتنِ گذشته و وجودِ ارزشمندِ همسرم☺️❣️

در اون رابطه مسموم همیشه ترسِ از دست دادن داشتم 

احساس کم بودن داشتم 

نگرانِ زیباییِ بیشترِ دخترهای اطرافش بودم

ناخودآگاه منزوی شده بودم و اخلاقم با خانوادم هم بد شده بود...

ولی درحال حاضر رشد کردم چون که پامو روی تمام این‌ حس های منفی گذاشتم و بلند شدم و از نوووو شروع کردم♥️

مطمئنم شما هم میتونی🕊️

ممنونم عزیزدلم🌸

بهترین انتقام نادیده گرفتنه 

حذف کردنش از همه جااا

تنفر هم یک نوع احساسه.

هیچ احساسی در خودت نسبت به اون انسان نداشته باش

اینکه بخوای حالش رو بگیری نشون‌دهنده‌ی اینه که اون فرد با موفقیت تونسته حال شمارو بگیره و حالا شما احساس ناتوانی و انتقام داری در مقابلش...

بگذار و بگذر...