خواب دیدم تو حیاط جایی مراسمی هست که وسط حیاط دارن یک جوان جانبازی که سالم بود مریض نبود سربند مذهبی به پیشانی بسته بود رو میخواستن با چاقو گردنش بزنن خیلی تقلا میکرد سرش نبرن بعد که سرش بریدن حتی من صدای بریدن پوست و گوشتش میفهمیدم یک چادر مشکی تمیز سرم بود از این که سرش میبریدن بدم میومد
حس می کنی با یه اشتباه کوچیک می خوان از جایی حذفت کنن
تقریبا به همه ی شاخه های علوم انسانی علاقه دارم. گاهی در مورد فیلم هایی که دیدم و کتاب هایی که خوندم می نویسم. در خواست دوستی قبول نمی کنم مگر اینکه از قبل دلیلشو بدونم.