من به حدی ازش بدم میاد حتی نمیتونم بهش سلام بدم..
امروز رفتم حموم بعد وقتی من حموم بودم اومده خونه.. بیرون که اومدم داد میزنه برای چی رفتی حموم تو نمیدونی من باید برم الان؟
از کار برگشته بود ؟
من
حسرت خیلی چیزا رو گذاشته رو دلم
...
منم ازش بدم میاد خیلی اذیتمون کرد هعیی
مادرت چی؟
من مادرمو زجر میده
اصلا خودم مهم نیستم مامانم نابود کرده
این بدبخت ام اس داشت مثل آدم عادی بود انقد زجرش داد الان همش بیمارستانیم ما صرع داشت خیلی خفیف ولی الان داغون شده
اون روز به داییم زنگزدم گفتم تو رو خدا بیا خواهرتو وردار ببر میکشتش من بمیرم مهم نیست خواهرتو نابود کرد
اونم اومد باهاش دعوا کرد به مامانم گفت بیا بریم بچت بمونه بعد خودش میاد مامانمم گفت نه تو رو برو میترسم بلایی سر بچم بیاد!
منم همینطور بابام ب شدت عصبی و اختلال دو قطبی داره ب خاطر اخلاق هاش زود ازدواج کردم ک فقط راحت شم از جو اون خونه
نه اینطوری نکن هرچقدرم بد باش احترامشو نگه دار منم پدرم خیلی اذیتم کرده ولی بازم بهش بی احترامی نکردم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
