ولی آبجی اونم ناراحته حق بده بهش بابات باهاش بد حرف زده اونم مرده خوب غرور داره اونم ناراحته از اوضاع و از یک طرف هم اون آشناها هی تو گوشش میخونن مگر نشنیدی میگن گفته گر از جادوگر هم بدتره...اونم اعصاب براش نمونده دوستمون میگه خودت بگیر ولی من میگم نکن این کارو تو که میخوایش تو که زندگی تو دوست داری نمیگم التماسش کن برگرده نه اصلا چون فردا تا تقی به توقی بخوره شاید کنایه بزنه بابتش التماسش نکن ولی اگه جایی دیدیش اگه خانواده شو دیدی احترام بزار سلام کن تو خوبی کنی پیش خدا گم نمیشه بزار اون طلاق بگیره شاید خدا به دلت نگاه کرد برگشت ولی اگر برنگشت هم مطمئن باش یه روزی پشیمون میشه
نمیدونم آبجی بازم هر جور خودت میدونی صلاح مملکت خویش....
خیلی برات ناراحتم کاش دلش آروم بگیره خدا بزنه پس کلش ببینه بهتر از تو نیس واسش
به نظرم دوستت داره هنوزم ولی دلخوره
مشکل کجاست که اینطوری مبکنه سرچی
منتظرم بودم بگی به حق ناله های زینب شوهرت برگرده به زندگی..
البته نمیدونم چ کاری در حقت کرده
ولی هیچ وقت کسیرو نفرین نکن هیییچ وقت حتی اگه بدترین بلارو سرت اورده...
به اهل بیت متوسل شو نذر کن انشالله زندگیت دوباره روبه راه شه و باشوهرت خوشبخت شید
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
50 ثانیه پیش
50 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
