از صبح تا شب دارم مث خر کار میکنم بعد اختیار اینو ندارم ک ی کم ب خودم برسم میخام دماغم عمل کنم مامانم نمیزاره همش آه و ناله میکنه شوهرم نمیتونه بیمارستان پیشم بمونه و چن روز تو خونه یکی باید باشه پیشم خواهر بیچارم میگه میام ولی مامانم نمیزاره چیکار کنم آخه ۳۰ سالمه دیگه کی ب خاسته هام برسم شوهرمم میگه تا مامانت راضی نشه نمیزارم بری