گفتم بارها. همسایه های دیگه میگن نمیخواد ... اینم میگه بیا ما تمیز کنیم جلو درامون رو ب اونا کار نداریم .منم تا جلو درمون رو میکشم اما خوب این میگه پله ها و نرده هام بکش!!!
سلام بارانا هسدم>✌🏻عشق رو با تموم سلول های بدنم درک کردمچطور میتونی به اونی که بهتون وفاداره خیانتکنید؟1401/9/19 زندگیم با وجودت به طور قشنگی تغییر کرد من شدم اون دختری که تو خواستی☆من تشنه محبتاتم.تشنه شنیدن خنده هات.تشنه جاندل گفتنات.تشنه شنیدن صدات.تشنه دیدن چهرهات.عشق"خیلی فراتر از این حرفاست در کنار همچی انقدر خاطره و زیبایی داره که از نظر من قابل بیان نیست به طور قشنگی تغییر کردیم💌❕️اونی که فراموشش کردی عشقت نبود🫂🙂
گفتم ب شوهرم میگم جمعه ب جمعه بکشه .میگه هفته ای دوبار . شوهرمم اونروز عصبانی شد گفت بهش بگو ب تو چه ...
بگو ما به اندازه توانمون تو تمیز کردن این ساختمون کمک کردیم دیگه بقیه روزا برعهده همسایه های دیگست
یخ زیر لب گفت :(چه فایده که زندگی کنی و کسی را دوست نداشته باشی ؟چه فایده که کسی را دوست داشته باشی ولی نگاهش نکنی!) روزها یخ به آفتاب نگاه می کرد. خورشید و درخت می دیدند که هر روز کوچک و کوچک تر می شود. یخ لذت می برد ،ولی خورشید نگران بود. یک روز که خورشید از خواب بیدار شد تکه ی یخ را ندید. نزدیک شد. از جای یخ ،جوی کوچکی جاری شده بود. جوی کوچک مدتی که رفت، توی زمین ناپدید شد. چند روز بعد، از همان جا، یک گل زیبا به رنگ زرد، به شکل خورشید رویید.هر جایی که آفتاب می رفت، گل هم با او می چرخید و به او نگاه می کرد.گل آفتاب گردان هنوز خورشید را دوست دارد، او هنوز عاشق خورشید است. ❤️✨