میگذره ماه و سال
همش در گیر کارو بار
نمیدونم پس کی وقت زندگی ماست
غرق میشه دونه دونه ارزوهام زیر اب
ورش دار ببینم چیه پشت این نقاب
که تنگ نمیشه اون دل تو بس که یه دندست
خیلی وقته این لبام لنگ یه خندست
همیشه اونی که بی رحمه برندست
بیا خونه شهر پر گرگ درندست
این اهنگو ذره ذره با جونم حسش میکنم
مخصوصا اونجا ک میگه نه میشه دوستت نداشت نه میشه تحملت کرد