<a href="https://www.ninisite.com/discussion/topic/11647571/%D8%B9%D8%B4%D9%82-%DB%8C%D8%A7-%D8%B3%D9%86">عشق یا سن؟

maman_milan

عضویت: 1401/03/02

تعداد پست: 5352

هیچ وقت با مرد کوچیکتر از خودت ازدواج نکن

1402/05/04

|

18:56

خدایا_منو_نارنگی_کن

عضویت: 1401/05/27

تعداد پست: 8120

من شوهرم اگر ۱روزم ازم کوچیک تر باشه احساس مادری دارم بهش😁🎈

به خواهر و مادر این زندگی سلام ویژه‌ای دارم

1402/05/04

|

18:56

سسسسسسسس

عضویت: 1400/04/15

تعداد پست: 5550

عشق

هشت سین 🌺 یک نفر نیست تو را قسمت من گرداند ؟ کار خیر است اگر این شهر مسلمان دارد 🌺 کی بشه که بگم شد 💜 یعنی میشه که بشه ؟ 💜 ششمین سال انتظار 💜 من منتظر تو، تو منتظر چی ؟ بیا دیگه خب 💜 در آستانه چهل سالگی، باز هم انتظار بهتر از اتمام 💜 فلانی جانم، من بدون تو میتونم زندگی کنم، بخندم، شاد باشم، انرژی ببخشم، اما اگر تو باشی، همه اینها رو راحت تر انجام میدم ، همین 💜 ما حسرت دلتنگی و تنهایی عشقیم، یعقوب پسر دید زلیخا که جوان شد 💜۲۸ تیر، چه دل خونیه ، حالم خراب تر از اونکه بدونیه 💜 اگه چشمات منو میخواست تو نگاه تو میمردم 💜چشمات 🧿 آخ چشمات 💜 صبر من رفته دگر بر باد از دل 💜 گر حال زار دلم را بخواهی، با تو چه گویم که بر آن گواهی 💜 نفهمیدی که عشق و جان منی، جان که چه گویم جهان منی، نفهمیدی در دلم چه گذشت، تو قرار دل بیقرار منی💜 تو نباشی منمو چشمای ترم 💜 عادلانه نیست من بمانم و حسرت مدام ، عادلانه نیست قسمتم از این عشق ناتمام💜 تنها تو انبار کاه، هی میگشتم دنبال نخ سوزنای اشتباه💜 فلانی جان، از امروز بتی که از تو ساختم رو میشکنم، اگر روزی لحظه ای روزگاری دلت برا من تپید و به من پیشنهادی دادی بعد میسازم همه چیزهایی که باید بسازم، عاشقانه هم میسازم اما الان که نیستی و قراری هم نداری با من بهتره که خط بکشم روت 💜 تموم لحظه های این تب تلخ، خدا از حسرت ما باخبر بود، خودش مارو برای هم نمیخواست، خودت دیدی دعامون بی اثر بود 💜 مقاومت میکنم تا زمانی که تو رو ندارم دلنوشته ای ننویسم به یادت فقط اینکه امشب یه جوری ام دلتنگ نیستم فقط یه جوری ام انگار جام زندگیم ترک داره و عمرم داره هدر میره🍀 نه ، نشد که بیخیال شد ، تا زمانی که رسیدن به تو امکان دارد، زندگی درد قشنگیست که جریان دارد 💜

1402/05/04

|

18:56

مدیر استارتر

عضویت: 1391/03/10

تعداد پست: 4010

۸ سال خیلیه دیگ چه مرد بزرگتر باشه چه زن من کمتر از یه سال بنظرم اوکیه

خودمم میدونم ولی دوستش داشتم بااینک قبلا خیلی سن برا ممهم بود

1402/05/04

|

18:57

simo_r

عضویت: 1401/07/17

تعداد پست: 3117

بستگی داره شما اولش بهش نگفتی ک ازش بزرگتری؟

اگه ی مرد یکیو دوست داشته باشه خودش میگیره درست ؟ ولی میگه فردا روز جواب بقیه رو چی بدم میگن رفته مامان بزرگ گرفته چجوری ازدواج کرده خانوادش و ...

پسره چند سالشع؟

کاتبا اسرار ایزد را رها کردم ولی زاهدا امشب دعایی کن من از خود برهم. +پسر عموی نی نی یار

1402/05/04

|

18:57

mahs66

عضویت: 1402/04/30

تعداد پست: 54

بنظرم عقل

عشق از بین میره شعله اش اگه از عقلت استفاده نکنی اون شعله کرمت نمیکنه اگه عقل باشه و عشق نباشه بازم نمیشه باید با مقدمه چینی بهش میگفتی اینجوری درصد موندنش بیشتر بود

1402/05/04

|

18:58

مدیر استارتر

عضویت: 1391/03/10

تعداد پست: 4010

عشق

یعنی باسن عشق ازبین نمیره . واقعا پس چرا ازمن گذشت

1402/05/04

|

18:58

آخرین_انسان

عضویت: 1401/11/18

تعداد پست: 12023

من از شوهرم یک سال و نیم بزرگترم و هیچ مشکلی نداریم. ولی اطمینان دارم ۸ سال خیلی زیاده و قطعا مشکلات زیادی به وجود میاد. البته بزرگترین مشکل راجع به بچه دار شدن هست که اگر هم خانم و هم آقا اصلا علاقه ای نداشته باشن که بچه بیارن، بزرگترین مشکل خود به خود حل شده هست

1402/05/04

|

18:59

مدیر استارتر

عضویت: 1391/03/10

تعداد پست: 4010

بنظرم عقل عشق از بین میره شعله اش اگه از عقلت استفاده نکنی اون شعله کرمت نمیکنه اگه عقل باشه ...

اشتباه کردم ، چون مستقیم بهم نگفت فقط توجه و احساس زیاد نشون میداد .بعد ازطریق همکارم شنید ک یه جورایی حسودیش میشد

1402/05/04

|

18:59

مدیر استارتر

عضویت: 1391/03/10

تعداد پست: 4010

من از شوهرم یک سال و نیم بزرگترم و هیچ مشکلی نداریم. ولی اطمینان دارم ۸ سال خیلی زیاده و قطعا مشکلات ...

من ک خودم ناامید شدم از ازدواجم .چون الان ۳۸ساله ام

1402/05/04

|

19:00

آخرین_انسان

عضویت: 1401/11/18

تعداد پست: 12023

من ک خودم ناامید شدم از ازدواجم .چون الان ۳۸ساله ام

مطمئن باش یه آقا پسر ۳۰ ساله بسیار امیدوار هست که چند سال دیگه ازدواج کنه و بعد از اینکه چند سال از زندگی مشترکش گذشت، بچه دار بشه و قطعا نمی تونه یک خانم ۳۸ ساله رو چندین سال معطل خودش بکنه

1402/05/04

|

19:02

mahs66

عضویت: 1402/04/30

تعداد پست: 54

اشتباه کردم ، چون مستقیم بهم نگفت فقط توجه و احساس زیاد نشون میداد .بعد ازطریق همکارم شنید ک یه جورا ...

باهاش یه قرار بزار همه چی رو بگو به قول معروف توپو بنداز تو زمین اون

اخرش هم بگو ک من نمیدونستم چجوری بهت بگم وقتی هم ک تو نپرسیدی فکر کردم برات مهم نیست من علاقه ای ک بهت دارم خیلی برام قابل احترامه اما ادامه این رابطه به نظر تو بستگی داره و تمااام

1402/05/04

|

19:04

سسسسسسسس

عضویت: 1400/04/15

تعداد پست: 5550

یعنی باسن عشق ازبین نمیره . واقعا پس چرا ازمن گذشت

خب آدما اولویت هاشون فرق میکنن

خانواده ها اون چیزی ک طبق عرف معمول نباشه رو رد میکنن و روی نظر فرد اثر میزارن

یا مثلا کسی چند تا مورد تو طرفش میبینه ک مقبولش نیست و چشم پوشی میکنه یه مورد دیگه اضافه بشه ول میکنه

یا شاید اصن از ابتدا نیت ازدواج نداشته و این میشه بهانه

گاهی هم طرف فک میکنه عمدا سن گفته نشده تا گول زده بشه و حس بد بگیره

و هزارتا دلیل پنهان دیگه

نگران نباش بهترین ها برات پیش میاد

هشت سین 🌺 یک نفر نیست تو را قسمت من گرداند ؟ کار خیر است اگر این شهر مسلمان دارد 🌺 کی بشه که بگم شد 💜 یعنی میشه که بشه ؟ 💜 ششمین سال انتظار 💜 من منتظر تو، تو منتظر چی ؟ بیا دیگه خب 💜 در آستانه چهل سالگی، باز هم انتظار بهتر از اتمام 💜 فلانی جانم، من بدون تو میتونم زندگی کنم، بخندم، شاد باشم، انرژی ببخشم، اما اگر تو باشی، همه اینها رو راحت تر انجام میدم ، همین 💜 ما حسرت دلتنگی و تنهایی عشقیم، یعقوب پسر دید زلیخا که جوان شد 💜۲۸ تیر، چه دل خونیه ، حالم خراب تر از اونکه بدونیه 💜 اگه چشمات منو میخواست تو نگاه تو میمردم 💜چشمات 🧿 آخ چشمات 💜 صبر من رفته دگر بر باد از دل 💜 گر حال زار دلم را بخواهی، با تو چه گویم که بر آن گواهی 💜 نفهمیدی که عشق و جان منی، جان که چه گویم جهان منی، نفهمیدی در دلم چه گذشت، تو قرار دل بیقرار منی💜 تو نباشی منمو چشمای ترم 💜 عادلانه نیست من بمانم و حسرت مدام ، عادلانه نیست قسمتم از این عشق ناتمام💜 تنها تو انبار کاه، هی میگشتم دنبال نخ سوزنای اشتباه💜 فلانی جان، از امروز بتی که از تو ساختم رو میشکنم، اگر روزی لحظه ای روزگاری دلت برا من تپید و به من پیشنهادی دادی بعد میسازم همه چیزهایی که باید بسازم، عاشقانه هم میسازم اما الان که نیستی و قراری هم نداری با من بهتره که خط بکشم روت 💜 تموم لحظه های این تب تلخ، خدا از حسرت ما باخبر بود، خودش مارو برای هم نمیخواست، خودت دیدی دعامون بی اثر بود 💜 مقاومت میکنم تا زمانی که تو رو ندارم دلنوشته ای ننویسم به یادت فقط اینکه امشب یه جوری ام دلتنگ نیستم فقط یه جوری ام انگار جام زندگیم ترک داره و عمرم داره هدر میره🍀 نه ، نشد که بیخیال شد ، تا زمانی که رسیدن به تو امکان دارد، زندگی درد قشنگیست که جریان دارد 💜

1402/05/04

|

19:04