ما مستاجریم تو یه خونه رفتیم دقیق اینطوری بودیم همش جنگ دعوا بدبیاری و ...
اره بعضی خونه ها سنگینن، مامانم اینا هم یه خونه داشتن خیلی نحس بود مامانم خودش همش مریض بود هفت تا بچه تو اون خونه سقط کرد حتی زن عمو و زن داییم هم اومدن خونه مون بچه اونا هم سقط شد تا شکر خدا اونا هم فروختن و از اون جا نجات پیدا کردن
کاش مجبورش کنی بفروشه وام اینا بردارین برین از اونجا من تو اطرافم خونه خوش یمن هم دیدم خونه نحس هم دیدم مادرشوهرم یه خونه کلنگی چوبی داره پدرشوهرم نمی فروش اون بیچاره هم میگه از وقتی عروسی کردم تا الان که چهل سال می گذره همش مریض ام و افسرده ام ولی پدرشوهرم نمی فروشه
یامامانم اینا یه خونه نقلی پنجاه متری داشتن داده بودن مستاجر باور می کنی این خونه کوچولو آنقدر خوش یمن بود که هر مستاجری، می یومد تو اون خونه بعدش خونه می خرید می رفت با شادی
سعی کن تو خونه ت از فضای سبز استفاده کنی
یه گوشه ی خونه رو حالت سنتی بچین و اونجا چای بخور و کتاب های خوب بخون
گلدون های شیشه ای رنگی مثل سبز و زرد یا آبی بگیر توشون پتوس بزار و تو دکوراسیون خونه بکار ببر
داخل خونه تابلوی ان یکاد یا بسم الله بالای درب ورودی بزن( البته اگه معتقدی)
توی سرویس ها از گلدون و گلهای مصنوعی با رنگ شاد استفاده کن
هر از چندگاهی بخور دود کن
روزانه پرده ها رو باز کن تا نور وارد خونه بشه و هر چند روز یه بار پنجره ها رو باز کن که هوای خونه تهویه بشه
فکرای منفی رو از خودت دور کن و همیشه توی جمع از مزیتهای خونه جدید بگو نه معایبش تا افکار منفی تو ذهن خودت هم از بین برن
خلاصه کاری کن که محیط برات دلنشین بشه
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
