سلام به همگی....
اوقاتتون خوش و شاد. بچه ها خیلی دلمگرفته خیلی ناراحتم. من قبلا شاغل بودمازمایشگاه کار میکردم بعد باردار شدم و چون کارم سنگین بود اومدم خونه بارداری سختی داشتم و بعدش افسردگیبعد زایمان شدید... یه همکار داشتم اونجا خیلی باهمصمیمی بودیم از جونم براش میزاشتم. با باردار شدن و سختی های من کم کم خودش کشید عقب و با کسی که جای من اومد صمیمی شد و منو انداخت دور. من چون هیچ دوستی و آشنایی ندارم و شهر غریب بودم خیلی سخت بود برام. خیلی دلم شگست باز گفتم اشکال نداره من نون و نمک خوردیم.فک کنید با دفترچه بیمه خودم میرفت دکتر هر جا پول کم میاورد خودم ساپورتش میکردم مشکلای زندگیش همبماند.... ولی بیرون رفتن و خوشی.... دیشب فهمیدم منو کلا از استوری هاش هاید کرده که میره بیرون من نفهممنگم بگو منم بیام غریبم....
ببخشید طولانی شد ولی نیاز داشتم به یکی بگم هیچکس رو نداشتم من کلا خیلی ادماحساسی هستم و خیلی دوست داشتم یه رفیق صمیمی داشتم....ممنونم 🩷🩷