ما سه تا خواهریم من نوزده سالمه که به زودی بیست مشم یکی هم بیست و هشت سالشه روانشناسی خونده یکی هم شونزده الی هفته سالشه اسم من زینب اسم خواهرم که هفده سالشه پریزاد اسم خواهر بزرگم هم ملیکا هست یه ربع پیش با پریزاد دعوام شد کلید زاپاسام رو برداشت و از خونه زد بیرون در رو هم از پشت قفل کرد یخچال هم خالی ی خالیه میخواستم امروز برم خرید از بس این پریزاد یخچال رو درو میکنه که این اتفاق افتاد الان دنبال گوشی و تلفن خونه هستم پیداش نمیکنم فکر کنم برده اونا هم چه غلطی کنم🥺🥺🥺
این موضوع داره ، این گوشی ی خودمه همونطور که میدونید ولی هیچ شارژی نداره که زنگ بزنم یا پیامک بدم شماره حسابمم نمیدونم کارتمم میخوام برم پیدا کنم ولی به خواهر بزرگم پیام دادم توی واتساپ و بله و روبیکا بهش گفتم هنوز سین نکرده
حالا از این بگذریم اون اگر خواهر من بود زنده زنده تو تنور میسوزوندمش
من جرعت ندارم ، همش من مظلومِ خانواده هستم دروغ بهم میبافه بقیه هم باور میکنن یبار دست روش بلند نکردم دروغ میگه ، میگه که منو زد و بهم غذا نداد و... حرف منِ بزرگتر رو هم باور نمیکنن عجب زندگی ای داریم ما