2777
2789

صبح امدم چیزی بردارم خیلی خم شدم سمت راستم خیلی بد تیر کشید پهلوم نه شکمم ترسیدم رفتم بهداشت گفت صدای قلبش هست اما از صبح سوزش داره همون جام چیزی نشده باشه

۱۹ هفتم

 خدا جون خودت کمکمون کن

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

اگه چیزی بود همون بهداشت بهت میگفتن بری دکتر.. نگران نباش، دیدی فردا هم ادامه داره برو دکتر خیالت راحت شه

🌈🌧️🐆💔🩸🌷🕊️🤍🌱.......به شـادی می رسیم از غـم همینجوری نمی‌مونه 🥂🕊️ 🤍 نه فارسم، نه کوردم، نه تورکم، نه لرم، نه بلوچم و نه عربم؛ من ایـــرانی ام، ایـــرانی ،من فرزند کوروش بزرگم 🫶 خداوندا این سرزمین را از ظلم و ستم و جهل و فریبکاری و خرافات محفوظ بدار 🤲 الهی آمـــــین 😇

نه ان شاالله چیزی نیست. باز برو دکتر خیالت راحت شه

به نقل از آیت الله العظمی اراکی: زمانی در ایران هر جا آتش روشن میکردند مردم برای بردن زغال گداخته و روشن کردن کرسی، تنور یا منقل به آنجا میرفتند در ماه خداییِ محرم، در نزدیکی خانه یک زن بدکاره، هیئتی به پا شده بود. زن هم برای بردن آتش به محل رفت و سوال کرد زیر دیگتان روشن است؟ آتش میخواهم.  گفتند بله برو بردار. زن سمت دیگ رفت، و دید آتش خاموش شده خم شد و به هیزمها فوت کرد. مقداری از خاکستر به چشمش پاشید اما ادامه داد تا جایی که هیزمها دوباره روشن شدند. همان اندازه که میخواست برداشت و رفت.اما...همان شب خوابی دید . او دید چند نفر به گردن،دستهاو پاهایش غل و زنجیر بسته و میبرند تا عذابش کنند و هرچه فریاد میزد شما را به خدا ولم کنید کسی گوش نمیداد . زن،بانویی دید که از دور به آنها نزدیک میشد. مأمورهای عذاب با دیدن بانو زنجیرها را رها کردند. بانوی بزرگوار ایستادند و فرمودند چرا میبردیش. گفتند چون بدکاره و فاسد است . بانو گفت نههه... او نگذاشت آش نذری مجلس حسینم خراب شود ... دیگ را روشن نگهداشت. او بخاطر حسینم چشمهایش اذیت شد بخاطر حسین من رهایش کنید ....زن با ترس بسیاری وحشت زده از خواب بیدار شد و مدام با گریه و زاری از حضرت مادر، زهرای اطهر علیهاالسلام، کمک میخواست تا یاریش کند برای پاکدامنی.او همان زن انگشت نمای شهر، توبه کرد و با یاری حضرت زنی مومنه شد تا جایی که هر زمان و هر کجا روضه ای برای حضرت ارباب به پا میشد دنبالش میرفتند و او را دعوت میکردند.  و با اولین جمله روضه خوان " السلام علیک یا ابا عبدالله" زن به شدت گریه میکرد و شیون جانسوزش بلند میشد  جون و زندگیم فدات یا حضرت حسین علیه السلام که در ❤ خدایی و رضای تو رضای پروردگارمه   تو بحث کردن دانش و ادب مهمه

نه برای منم پیش اومده فقط سعی کن از این به بعد مراقب باشی عزیزم 

پسر قشنگم،مرد کوچولوی مامان🫀قربون دست و پای کوچولوت بشم ، خداروصد هزار مرتبه شکر که سهم زندگیمون شدی 😍، و اما تو ، تو دلی مامان ... هرچند غافلگیر شدیم اما ، الهی که سالم دنیا بیای و پر از نور و امید و شادی باشی 😍🧿ملکه بانوی سابقم 
خدا نکنه...خدا رو شکر بهداشت گفته اوکیه بازم سوزشت زیاده برو متخصصت سونو میده فک کنم

اخه دکترم فقط شنبه هاست منم الان تو راه شهرستام 

 خدا جون خودت کمکمون کن
نه برای منم پیش اومده فقط سعی کن از این به بعد مراقب باشی عزیزم 

عه بخدا مراقبم نشسته بودم یهو گوشی زنگ خورد 

امدم بردارم مهمون بیدار نشه که انگار گیر کرد یه چیزی بین شکمم و رون پام

 خدا جون خودت کمکمون کن
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز