با خانواده همسرم ینی جاری هام و یدونه خواهرشوهرم اومدیم یه مسافرت نزدیک دو سه روزه ویلای جاریم اینا
الان بعد صحبت ها خاستیم بخابیم شوهرم زود بالش آورد با لحاف زیر مبلی ک خواهرشوهرم خابیده خابید هی گفتم پاشو بریم اتاق پسرمم ۲ سالشه تخت هس تو اتاق گذاشتمش وسط تخت تو اونور من اینور ولب نیومد گف بخدا اینحا راحتم حالا اونام میگفتن پاشو برو با زنت بخاب😒🙄خیلی ناراحت شدم خیلی خرابم کرد چقد از ارزش افتادم😔دلم میترکه یه چیزی بگید آروم شم الان با پسرم تنهام از یه چیزم میسوزم دختر خواهرشوهرم تازه کنکور داده بهم درس میده میک پاشو دستشو بگیر ببر اتاقت ینی چی اینحا خابیده هیچوقت اینکارو نمیکرد 😔خیلی خوردم کردم دو تا برادرشوهرامم رفتن اتاق پیش زنشون