2777
2789
عنوان

دلنوشته

51 بازدید | 3 پست

نیمه شب بود ؛او غمگین بود و مقدار زیادی تنها 
به موهایش دست کشید . محتاج نوازش بودند ؛سالیان دراز شاید از کودکی 
بعد مدت ها آن شب به خودش دقیق شد 
چقدر ادای بی احساس ها را در آورده‌ بود بعد بغضش را زیر پتو ؛زیر دوش ؛آخر شب تنهایی ترکانده بود 
چقدر دلش قنج میرفت برای  نوازش اما نمیشد 
هیچ کس را نداشت که به او بگوید ؛یعنی قبل تر ها گفته بود فایده نداشت نوازشی که طلب کند را نمی‌خواست. . حس می‌کرد خودش را حقیر کرده‌ 
یک باره از ذهنش گذشت ؛من مهربان ندارم ؛نامهربون من کو !؟ چشمانش پر شد 
فکر کرد شاید وقتی مردم دست خدا موهایم را نوازش کرد و به آن بوسه زد 🖤

ببین من یه پیشنهاد بهت بدم؟ خودم وقتی انجامش دادم توی زندگیم معجزه کرد.

قبل از هر تصمیمی چند دقیقه وقت بزار و برو کاملاً رایگان تست روانشناسی DMB مادران رو بزن. از جواب تست سوپرایز می شی، کلی از مشکلاتت می فهمی و راه حل می گیری.

تازه بعدش بازم بدون هیچ هزینه ای می تونی از مشاوره تلفنی با متخصص استفاده کنی و راهنمایی بگیری.

لینک 100% رایگان تست DMB

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2791
2779
2792