صفحات زیادن حس خوندنش نیست
مختصر و مفید یکی میگه قضیه چیه لطفا؟؟؟؟
خانوما چون من پول کم دستم میاد، همش به این فکر میکردم این پول های خورد رو چطور میتونم به سرمایه تبدیل کنم، هدفم هم بیشتر این بود که به چیزی تبدیل کنم چون تو حسابم نقد بمونه خرج میشه، اولش گفتم برم بانک طلای حقانی بعد دیدم اجرت کاراش خیلی بالاس، پارسیان هم میگن تقلبیش خیلی زیاد شده و اونم اجرت داره، به این نتیجه رسیدم خریدن عیار برای پولای خورد بهترین گزینه اس، هم دستمزد و اجرت نداره هم با قیمت طلا، بالا پایین میشه، ایشالا ماه به ماه عیار میخرم تا به پول سکه امامی برسه و در بیارم سکه بخرم
سلام دوستان
امروز برای ناهار مهمون داشتم تصمیم گرفتم قیمه درست کنم و آش ماست که خودشون پیشنهاد داده بودن اش درست کنم صبح زود نخود و گذاشتم بپزه قیمه رو هم گذاشتم برنج خیس کردم همه چی توی خونه داشتم برای غذا فقط ماست خریدم برای آش
و رفتم بیرون میوه بگیرم یک کیلو و نیم پرتقال و یک کیلو سیب و یک کیلو خیار خریدم شد 100تومن .سه مدل شکلات هم خریدم از هر مدل یه مشت که یه شکلات خوری پر بشه شد 35تومن .یه ماست 25تومن و اومدم
میوه ها رو روی میز چیدم و شکلاتها رو توی شکلات خوری ریختم و برای اینکه میزم پر بشه سریع کوکی گردویی درست کردم گذاشتم توی شیرینی خوری خیلی هم خوشمزه شد. با کلم سفید و بنفش و هویج که توی خونه داشتم یه سالاد هم درست کردم
خلاصه که همش 160تومن خرجم شد و همه چی هم عالی شد
اینم اولین گزارش من
ولی امروز نشد توی چالش شرکت کنم انشاالله از فردا
چند جلد کتاب داشتم که توی انباری مونده بود دیروز آوردم عکس گرفتم گذاشتم سایت دیوار یه نفر خرید و پولش رو واریز کرد 150تومن منم زود رفتم توی سایت و 50سوت طلا خریدم
من چیزی رو بخوام بفروشم قیمت پایین میزارم سریع فروش میره چون کتابها هم دوسه سال مونده بود و به دردم نمی‌خورد
از اول سال هر چی پول کم به حسابم اومده طلا خریدم 50سوت ،۱۰۰صوت در این حد
قبلا مثلا پولهای کم که دستم می اومد میرفتم بیرون مثلا یه شال یا تیشرت باهاش میخریدم
سلام دوستان من ازتون راهنمایی میخام
شوهرم بچگی تا قبل ازدواج وضع مالی بدی داشتن دایی‌شون خرج شوهرم و مامانشو میداد در حد بخور نمیر
در عوض اینا برای دایی‌شون همه کار میکردن یجورایی بله قربان گو دایی و زن بچه ش شدن
الان با کلی قرض و فروختن طلا ی ماشین سنگین گرفتیم
هرچی در میاد شوهرم و مامانش دارن عقده گشایی انجام میدن که بگن اره ماهم دارا هستیم
درحالی این پول اصن نباید به مادرشوهرم برسه
من در حد خرجی یکی دو تومن بعلاوه پول دارو هاش مشکلی ندارم
اما مادرشوهرم میره خونه داداشش به شوهرم مدام زنگ میزنه اینو بخر بیار اونو بخر بیار
ما برای دوا دکتر بچم ۶ ماه تهران بودیم ندار ترین وضع ممکن رو داشتیم مادرشوهرم گیر داده بود میخام برای بچه های خواهر برادرم سوغاتی بگیرم
اینهمه راه اومدم مسافرت اونا ازم انتظار دارن
درحالی که ما لنگ یکی دو تومن بودیم
شوهرمو مجبور میکرد خرج کنه برا سوغاتی ها
من یبار قاطی کردم گفتم من نیومدم مسافرت اومدم دخترمو درمان کنم تو هعی گیر میدی اینو بخر اونو بخر برای فامیلام
همونجا زد زیر گریه شیش ماه تمام این حرف منو زد تو سرم تو اینو بهم گفتی ٫و کلی مظلوم نمایی دیگه
درحالی که من اینو گفتم خانم ۶ تا شور.ت برای نوه داداشش از کارت من خریده بود
اخه ۶ تا شو. رت به چه درد نوزاد میخوره
به هر نحوی میخاد پول مارو آزمون بگیره
من دو سه دست لباس برا بچم بخرم کلی متلک بارم میکنه
واقعا خسته شدم
از بس پول مارو گرفت شوهرم دیگه یا پول نمیده یا خیلی کم میده
من خودم تا حدودی شاغلم میگه خودت داری خرج کن
خیلی خسته شدم از این وضع
شوهرم به همه بچه های خواهرش عیدی میده
ما یدونه بچه داریم خواهرش به بچم عیدی نمیده
مامانش میگه من جدا عیدی میدم به چه های داداشم تو جدا بده
هرچی با شوهرم حرف میزنم گوشش بدهکار نیست
این درحالیه ما نه خونه داریم نه ماشین خونه مادرم زندگی میکنیم خرجمونم با مامانمه چی بشه یکی دو کیلو میوه بخره
دلم میخاد
همه چیو ول کنم جدا شم
از این مرد ولخرج
چیکار کنم کسی تجربه این شکلی از شوهرش داره؟
