هدیه تولد بچه جاری

اخه زیاد دورم بوده از این جور ادما.

قوم شوهرم نه ها.

منم همیشه کوتاه میومدم، میگفتم بزار از من به بقیه بیشتر باشه، عیب نداره، والله ، همین خواهر خودم بهم گفت ابله.

مثلا من فقط یه دختر دارم، من به دو تا دختر خواهرم نفری ۵۰ عیدی میدادم، یعنی صد تومن ، بعد خواهرم ۲۰ تومن میداد به دخترم.

پارسال منم در کمال ارامش یه تراول ۵۰ دادم به خواهرم گفتم مال جفت دخترات، با خنده به دخترش گفتم خاله، مامانت پولت نخوره، بیشتر از ۲۰ تومن، تازه یه ۵ تومنی هم بیشتر 

میگم که به خدا خواهر خودم بهم میگه ابله.

اینجوری فکر میکنن، ادم خول و چله.

مثلا من داشتم، طرف شام صدام نمیکرد، من با بقیه هر بار صدا میکردم، میگفت هر چی بی محلی میکنی باز دنبالتن.

گفتم یا خدا، هم مالم بره، هم بهم بگن افتادم دنبال طرف

تو اول شوهرتو کنترل کن خواهر.

بهش بگو اینجور چیزا زنونه است.

من بهتر میدونم چجور جبران کنم که شرمنده نشیم.

همیشه خودت پیش پیش، اماده کن، مثلا بزار تو پاکت، زودتر بده دست شوهرت. مثلا تو ماشین.

البته تابلو نکن.

فردا بگن فلانی شوهرش کنترل میکنه

بگو همون پلاک خریده، میرم میگردم، یه پلاک شیک میخرم.

اصلا موضوع وزن به شوهرت مطرح نکن، اینجور که معلومه بدتر موضع میگیره.

خودت بگرد، من تو سایتها دیدم. پلاکهای تولدی سبک.

البته ۰/۲ نه والله.

جاریت خیلی زرنگ بوده که پیدا ترده

خوب دیگه، ایناست که ک ون ادم میسوزونه ، اونم تا ته.

وگرنه ادم داشته باشه، به قول تو النگو بخره، مگه بد، تازه سرافرازی خود ادم.

کادو خوب ببری، سر خودت و شوهرتم بالاست . ولی وقتی اینجوری میکنن، ک ون آدم میسوزه والله

پلاک نیم گرمی یا کمتر نوزادی هست .. به اندازه یک تومن براش بگیر 

بگو به من طلا داده باید طلا بهش پس بدم

مامان محمد حسین میدونی یاد چی افتادم.

من با یه جاریم با هم عقد بودیم.

عید اتفاقی، اون و خانوادش اومده بودن عید دیدنی، از اینورم من و بابام مامانمم رفتیم خونه پدرشوهرم.

گفتن بمونین شام، مامانم گفت ما بریم، دخترمون میمونه.

خلاصه اخر شب، دو تا خواهرشوهرای مجرد من، جلو من به اون یکی جاریم عیدی دادن و گفتم ما برات خریدیم، به من ندادن.

به خدا مردم ، انگار خنجر کردن تو قلبم.

خلاصه خرداد ،من عروسی کرده بودم. یعنی سه ماه بعد، خواهرشوهرم یکیش نامزد کرد و من پاگشاش کردم، اونموقع مثلا ۵۰ کادو میدادن، به خودمم خیلیا همون رنج میدادن.

من به شوهرم گفتم، بمیری نمیزارم ۵۰ بدی، ۴۵ بده، ۴۰ بده ولی ۵۰ نده.

فقط میخواستم خالی بشم. اون کارشون خیلی دلمو شکست.