سلام یکسالو پنچ ماهه تو عقدم شوهرم بددله متاسفانه هرزه هم هست هنوز کلی مشکل دیگه هم داریم میگه سرتو بندازه پایین چشات بالا نیاد اگه چشام بیاد بالا میگه نگاه کی کردی چرا سرتو آوردی بالا تا یک هفته قهر میکنه اگه فک کنم میگه به کی داری فک میکنی حتی تلوزیون نگاه میکنم میگه فیلم نگاه نمیکنی داری به کسی فک میکنی اهنگ غمگین گوش میکنم میگه به یاد کی داری گوشی میکنی اهنگ شاد گوش میکنم میگه چرا خوشحالی. موندم به کدوم سازش برقصم فقط سه ماه اول عقدم خوشی دیدم بعد سه ماه کم کم گیراش شروع شد اولا فقط آمار میگرفت کجا رفتی با کی رفتی بعد چند وقت گفت رفت و آمدتو کم کن . از چند جا محرومم کرد.کم کم میگفت با خودم.بعد شد بدون من هیجا نمیری.باخانوادت جای نباید بری .بعد ازم عکس میخواست از ساعت از هر جایی که اون میگفت باید میفرستادم با هر مدلی که میگفت رفت امدمون زیاد تعدادمون زیاده فقط۷ تا خاله دارم دیگه شما فک کنین الان دیگه از همه محروم شدم هیجا حق ندارم برم نه با خانوادم نه با خودش گفتم بر ای اینکه اعتمادش جلب بشه زندگیمون خراب نشه هر چی میگه آنجام بدم در صورتی که تو عقد اجازه دختر با کسیه که نفقه رو میده اجازه من باید با بابام باشه نه با اون خودش فقط ۳ تا آبجی داره رفت امدشون عین خودمونه فقط تعدادشون کمه خودش زیاد اهل رفت آمد نیست ولی از وقتی رفته سر کار جدید آبدارچی اداره کل بیمست.رفیقاش هر چی فکرشو کنین خرابن هر وقت با هم میرفتیم بیرون واسه اندام زنای مردن نظر میداد خودش که انقد هرزه باشه با هفت خط تر از خودشم که افتاده دیگه چه کنن از وقتی رفته سر این کاره کلی دروغ بهم گفته حتی با کسی دیدم چت میکرده وقتی لو رفت گذاشت کنار این کاراشو ولی دوباره شروع کرده متاسفانه رابطه هم داشتیم بعد سه ماه از عقدمون منو برد نامه سلامت بگیره ولی کارشو کرده بود نمیدونم واقعا با خودش چی فک کرده بود دکتر گفت بکارتت ارتجاعی هر شب رابطه داشتیم کسی که انقد شهوتی به نظرتون میتونه پیشم نیاد یک ماه نیومده منم هیچی نگفتم بش هر بار گفتم بیا بهونه الکی آورد همیشه سر رفتو آمد با هم بحثمون میشد کلی اسرار میکرد برم خونشون حالا چطور میتونه پیشم نیاد رفیقاش پولدارنو بی جنبه خونه خالی هم دارن برای خودشون کسی که یکماه پیشم نیومده حتما با همونا رفته دیگه شما چی فک میکنین؟؟ خودشم از رفیقاش بی جنبه تر کلی هرزگی دیگه دیدم ازش ولی حوصله گفتنشو ندارم یه مدتی سند ازدواج پیشش بود هر کار کردیم نداد میگفت میگفت مهریتو ببخش تا بدم هر دو سه ماهی بود هر وقت بحثمون میشد میگفت صب کن طلاقت میدم نمیدونم چی تو سرش میگذره دیروز سندو برده خونه خالم ولی یک کاری کرده که داده وگرنه به این سادگیا اون مدارکارو نمیداد موندم تو سرش چی میگذره 😢😔حالا شنبه میخوام برم درخواست طلاق بدم بنظرتون واسه مهریه چیکار کنم بگیرم میشه راهنماییم کنین موندم باید چیکار کنم
فقط خواهش میکنم بزرگترا نیان واسطه بشن قول الکی بدن و بمونی باهاش
نه بابا بزرگتراش کار خراب نکنن واسطه به کنار همون بزرگتراش با دخالتاشون زندگیمو خراب کردن البته خودشون میگن نصحیت باورتون میشه به مامانش گفتم پسرت فیلم هرزگی نگاه میکنه زده زیر خنده ۸۰ سالشه مثلا بعدم گفت اونو تو گور خودش میزار کسه دیگه ای بود یکی میزد زیر گوش پسرش
درمان چی ده بار رفتیم مشاوره گفته اصلا این آدما درمان نمیشن دارو میدن اگه دو روز نخورن همین اشو همین کاسه مشاوره گفت معتاد باشه بهتره تا بدل و هرزه معتاد دیگه تکلیقت روشنه اگه بخوای میری ترکش میدی نخواهم دیگه هیچی ولی بددلی هرزگی رو هیچکار تمیشه کرد
کجای زندگیمی تو که من میگردمو نیستی ..یه روزی مطمئن بودم پای حرفات وایمیستی ...تو هرجارو بگی گشتم که شاید باز پیدا شی ..به عشقت زنده موندم کاش هنوزم عاشقم باشی ❤️🥲شادمهر❤️ (من از سال۹۷عضومم ولی چهاربارترکیدم)خداوکیلی الکی گزارش نزنید دیگه شماره ندارم وصل شم مرسی اَه