سلام و شبتون بخیر باشه
یه موضوعی همیشه آزارم میده
اونم این که چرا خدا رهام کرد؟
چرا دستامو نگرفت، چرا کمکم نکرد؟
کمک مادی و اینا منظورم نیست
منظورم هدایته….
اینکه خواستی مذهبی و مومن بشی ولی رهات کرد…
یعنی انقدر حوصله م از مذهبی بودن و تنهایی سر رفت که برگشتم … وقتی مذهبی نبودم شادتر بودم اما با مذهبی شدن آرامش داشتم ولی به شدت حوصله م سر می رفت و دوست داشتم با یه مذهبی ازدواج کنم تا بتونم دوام بیارم تو این راه ولی نشد…
همیشه دختر چادری یا محجبه هارو که می بینم غبطه می خورم
خصوصا اونایی که ازدواج کردن یا از خانواده مذهبین…
چون یاد تلاشهای خودم میفتم که هیچی دستمو نگرفت…
جز تنهایی و غم و حسرت و گریه…
با اینکه همیشه می خواستم هدایت شم …
دوست دارم بازم نماز بخونم و برگردم ولی همش میگم این عمر رفته و دردهایی که کشیدم چی میشه… الله واقعا سمیع و علیمه؟ چرا ناله های منو نشنید … چرا…