ببین مادرشوهر من در حدیه ک بشوهرم ناخوداگاه میگه داداش . ب من اکثرا میگه زنداداش . و جدیدا در پی حماسه ای جدید ب پسرم گفت عمه 🤐🤐🤐 .
ناخوداگاه میگه هاااا . هیچ وقت حمایتمون نکردن نه مالی نه عاطفی .خیلی کم انگشت شمار بوده .
بعد میگه مااحترام پسر بزرگمونو (شوهرم )بیشتر از همه داریم 😵🤐
دست بی نمک هست و بس
من دیگه عادت کردن
برام مهم هم نیست هر جا هم میرم میگم
مامانم خواهرم واسش ی چیز دیگست و خیلی بینمون فرق میزاره
مامانم خیلی عصبانی میشه ولی میگم تا دلم خنک بشه حداقل مامانم متوجه بشه خر نیستیم
بیین من میدونم چی میگی میفهمم ولی من میگم دیدی ادم بعضی وقتا ب صورت کلی تو ی بازه ی زمانیه بدیه و همه چی براش بزرگ بنظر میرسه؟ به همه چی حساس میشه و به ضرر خودش برداشت میکنه؟ شاید زیادی داری برای خودت بزرگش میکنی من نمیگم چیزی نیست اتفاقا هست ولی یکم زمان بده مطمئنم ک ی روز اصلا برات بی اهمیت میشه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
