سالگرد ازدواجمونه
شوهرم از قبل گفت میخوام باغ بگیرم فامیلارو دعوت کنم
اولین سالگردمون بود
من گفتم نه من دوست دارم دو نفری بریم یه جای خوب یه رستوران توپ کهدیدم میلش به باغه
کلی خرج کرد اخرسرم به قدری تو باغ کار کردم کهدیگه داشت حالم بد میشد
خیلی ناراحت شدم پیش خودم میگفتم ببین یک روز تو کل سال باید واسه خودمون باشه
که اونم نذاشت با کار کردن
ازین ناراحتم ک میدونست من دو نفریو بیشتر دوست دارم
ولی با فامیل خودش گذروندن ترجیح داد
کلا اخلاقشه دوست داره ما بشیم کلفت بقیه ولی بقیه حال کنن