ادم دو بهم زن تو زندگیمه .... مدام یه جنگ اعصاب راه میندازه و خسته نمیشه ، به همه هم گفته تا زندگیشو بهم نزنم ول کن نیستم از این همه استرس و پیشامد های یهویی خسته شدم
ادم دو بهم زن تو زندگیمه .... مدام یه جنگ اعصاب راه میندازه و خسته نمیشه ، به همه هم گفته تا زندگیشو ...
لنگه همین آدم تو زندگی منم هست حس میکنم دعا نوشته برامون میخوام برم منم دعا نویس ولی فقط برای سر کتاب باز کردن نمیخوام دعایی بنویسم چون اذیتش به خودمه
لنگه همین آدم تو زندگی منم هست حس میکنم دعا نوشته برامون میخوام برم منم دعا نویس ولی فقط برای سر کت ...
به خدا از این همه استرس و تنش ، یه عالم وزن کم کردم ، سایز کم کردم ، زیر چشمم گود افتاده ، همش قلبم تاپ تاپ میزنه ..... میترسم همش ، از این اتفاقات یهویی دیگه وحشت دارم