پسرداییم اون جلسه که با هم حرف زدیم گفت جمعه ها همدیگه ببینیم یا پیامکی با هم حرف بزنیم بعد این دانشجوعه کرمانه میگه دعا میکنم که انلاین باشه من نرم تا اونجا اینجا باشم من گفتم دیگه فایده نداره جلسه بزارین ینی جواب منفیم گفتم بعد گفت من چه ایرادی دارم من موندم چی بگم گفتم همونا که چن جلسه پیش گفتم گفت کار و مریضی و قرص خوردن میگی من الان خوب شدم دکتر قرصامو کمتر کرده بعد گفت سن میگی چون ۴ سال ازم کوچیکتره بعد گفت من رفتم مشاوره گفته مشکلی نداره خانم از آقا بزرگتر باشه تازه بیشتر آقا درک میکنه بعد گفت من ماه مردادم تو اینترنت نوشته ازدواج خرداد با مرداد خوبه