من و یه نفر که الان ۲ ساله باهمیم قرار ازدواج داریم شغلش جوریه که ۳ ماه پیشم نیست در سال حالا هفته ی بعد اون ۳ ماه شروع میشه اونوقت جای اینکه منو ببینه میخواد بره تبریز میگه قبل از رفتن میام میبینمت امروز کلا با دوستاش بوده امشب بحثمون شد خیلی شدید گفتم من آدم رفیق باز نمیخوام گفت خیلی نمک نشناسی یه جوری میگفت از کجا معلوم ۳ ماه پارسال کسیو پیدا نکردی تو همیشه من جایی رفتنی دعوا میندازی
اول رابطمون دروغ گفت بهم گفتم تو دروغ گفتی از اولش گفته بود خونشون جای دیگست منم امشب گفتم گفت تو منو بخاطر خونه میخواستی میگفت اول رابطه گفتی عشقای الان هیچی هستن شک کردم که تجربه ی عاشقی داشته باشی
فردا میره مسافرت درحالی که قرار بود بیاد کنار من دوشنبه برمیگرده میگه سه شنبه میام میبینمت چهارشنبه هم کلا میرم دیگه ۳ ماه در حالی که ما سه شنبه عروسی دعوتیم گفتم نمیتونم گفت میتونی اوایل ماه هم یه عروسی بخاطرش نرفتم چون روز قرار نتونست بیاد منم عروسی نرفتم اینو ببینم گفتم تو چطور این هفته رو که اینجایی نمیمونی پیشم من عروسی نرم ؟ تو یه روز رو تحمل نمیکنی نری مسافرت اونوقت من ۳ ماه تنهایی باید تحمل کنم
مرگ من نظراتتون رو راجب این موضوع بگید چیکار باید بکنم ؟ رفتاراش چطوره ؟