چجوری به مادرشوهرم کمک کنم

من قبلا تو خونه مادر شوهر همه کاری میکردم از تمیز کردن اشپزخونه و شستن ظرف تا جارو کشیدن و لباس شستن و گرد گیری به قول دوستمون رو تخت طلا هم ننشوندنم و هر وقت میرم مادر شوهر خودش و به مریضی میزنه و بعد یه مدت تبدیل به وظیفه شده بود ظرفا که میشستم مادرشوهر غر میزد که چرا قابلمه نشستم گاز تمیز نکردم از اون موقع دیگه فقط تو اوردن وسایل سر سفره کمک میکنم شوهرم تو شستن ظرفا کمکم میکنه اگه خواهراش نباشه بشورتشون 

اره میدونم این خانوم هم داغه متوجه میشه حالا 

حتی بگو خانواده شوهر پیغمبر  باشن 

کار کردن زیاد خونه مادرشوهر سطح توقعاتشون رو میبره بالا حتی من یه بار از مشاور پرسیدم گفت در حد خیلی کم مثلا تو چیدن یا جمع کردن سفره کمک کنید یا گاهی ظرف شستن یا میوه و چای اوردن. همیشه یه کارو انجام ندین به وظیفه تبدیل بشه هر سری کمک های متفاوتی کنین یه بار ظرف شستین سری بعد نشورین سفره رو جمع کنین یا یه کار دیگه 

اره میدونم خودمم عقدم همین چیزا کشیدم 

منم عقدم بچه بودم هیچی نمیدونستم تجربه ای نداشتم کلی کار میکردم   فکر میکردم خوبه عزیز میشم ولی ما عروسا هر کار کنیم مادر شوهر دخترشو بیشتر از عروس دوس داره حتی اگه هیچ کار نکنه به اونا بیشتر احترام میزاره بهترین غذا درست میکنه میزاره جلوشون میوه پذیرایی اما من برم باید خودم یه لیوان اب بردارم بخورم یا نون پنیر میگن برو بردار تو یخچال بخور 

من برم خودشو به مریضی میزنه اونا برن میشینه صحبت میکنه میگه میخنده 

عزیزم دقیقا مادرشوهرت عین مادرشوهر منه 

کپی خودش 

معلومه که دخترشو دوس داره پس میخای من و تو رو دوس داشته باشه؟ 

منم از این به بعد می رینم روش 

گذشت روزایی که کار کردم

مث خودم هیچ وقت میوه نمیاره میگه خودت باید سر یخچال برداری بخوری 

من برم خونه خودم دیگه زیاد نمیرم اونجا ماهی یه بار یکی دو ساعت 

منم شهریور عروسیمه دعا میکنم زود عروسی کنم اصن نرم خونشون 

چه جالب منم شهریور عروسی میکنم   

عه جالب شد 😍❤️😃😂😂

چه مدت نامزدی و عقد بودی؟ 

نامزدی هیچی 

داره میشه 4 سال که عقدم 

منم سه سال و نیم نامزد یه سال عقد دیگه خسته شدم دلم میخواد زود برم خونه خودم 

منم خیلی خسته شدم