ی مدت بود توفکر شیرینی خشک بودم دوس داشتم بخورم حتی میخواستم تودفترم بنویسم خدایاشکرت ک شیرینی خشک بدستم رسید وخوردم
ولی هی امروزفردامیکردم ننوشتم...
چندوقت بعد وقتی انتظارشونداشتم دیدم برادرم شیرینی خشک خریده اورده
شله زردهم هوس کرده بودم توفکرش بودم چندروزبعد زن همسایمون برامون اورد