بچه ها ما ۵ ساله اینجاییم یعنی صدا از سنگ در میاد از ما نه ،هر سالم ۱۰۰ درصد رو اجاره میزارن،مام مجبوریم جابه جایی سخته میمونیم،خانواده من دورن خانواده شوهرمم سالی یبارم نمیان خونمون کلا رفتو امدو سرو صدا صفر،بعد اینا خودش ۴ تا بچه داره سه دختر یه پسر سرو صداشون وحشتناکه قبلا هم گفتم حتی شب قدر اینا پارتی گرفته بودن بزن بکوب من داشتم احیا میگرفتم،ساعت ۱۲ شب شرو میکنن به دادو بیداد و دنبال هم کردنو جیغای بنفش کشیدن،من دخترم ساعت۱۰ میخوابه خب بچه ها باید زود بخوابن اونا تازه ۱۲ شب آهنگو بزن بکوب میزارن،منم هیچوقت هیچی نگفتم،حالا دیشب بعد ۵ سال پسر برادر شوهرم اومد خونمون یه شب بمونه با دخترم بازی کنه خانوادش کار داشتن اولین بار بود بخدا،یکم بازی کردن دیدم سریع صاحب خونه پیام داد که سرو صداتون زیاده،انقدر دلم شکست که نگو هیچی بهش نگفتم،فقط لعنت کردم بهشون خدا جوابشونو بده،بنطرتون چیزی باید میگفتم؟