2777
2789
عنوان

خیلیییی ناراحتم

98 بازدید | 8 پست

چرا من یک ذره غرور ندارمممم 

اومدم خانه بازی بعد یه دخمل کوچولو سه ساله یه پیراهن خیلی قشنگ پوشیده بود بعد من ب مامانش گفتم عزیزم چه لباس قشنگی  پوشیده مادر نکرد بگ ممنون چیزی اصلا فقط نگاه کرد از خودم بدم اومد با همه گرم میگیرم 

  ایلیا نفس مآنی عشق بایی  

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

آداب  معاشرت بلد نبود 

همین

شما چرا ناراحتی

  اقا با من دعوا نکنین روحیم حساسه میزنم دهن مهنتونو آسفالت میکنم…    گفت:بمــان•گفتم:برای ماندنم دلیلی بیاور،،،،،،،،گفت:برنج خیسوندم                                    یه نگاه به خودت یه نگاه ب طرز فکرت بنداز..                                                  این دلیل اینجا وایستادنت❗️❗️❗️    

منم مثل شمام و گاهی ضربه خوردم ولی اینجا فکر کنم مامانه غیرعادی رفتار کرد.

یا شاید توقع داشت از دخترش تعریف کنی. شاید از لباس تعریف کردی بهش برخورد.



مرد از قِبَلِ حادثه راهی بگشاید/ نامرد به خویش و دگران عرصه کند تنگ/ ای غم چه فسونی تو که چون تیغ کنی تیز/ مرد از تو خورَد صیقل و نامرد زند زنگ

هعععععی منم عصر بچم بردم پارک سوار چرخ وفلک بود هنوز دو دور نرفته بود مرده بین اون همه بچه منو پیاده کرد که یه دختر که سنشم سه چار سال از بچه من بیشتر بود سوار کنه چون خانم گریش گرفته بود که جا نیس بشینه منم خیلی بهم برخورد گفتم چرا پیادش میکنی اون ادمه بچه من ادم نیس؟ میکف نه الان کنار یه بچه دیگه جاش میکنم دست بچمو گرفتم گفتم دیگه نمیخام و... تازه اون طلبکار بود که چرا همچین میکنی بنظرتون حق داشتم؟

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792