حق طلاق گرفتم پس از کش و قوس های فراوان
دیشب هم اومد با مامانمینا حرف زد
حرف و قولای تکراری
ولی
اصلا دلم باهاش نیس
اصرار کرد برگردم
بهونه اوردم تا امشب باید وسایلمو جمع کنم
الان نرفتم سرکار
دوس دارم همین الان برم درخواست طلاق بدم و از شرش خلاص شم
داداشم میگه فقط مشکلش عصبی بودنشه اما من که باهاش زندگی کردم مطمئنم دوسم نداره
خوبیاش زیاده اما بدیاش باعث شد بفهمم ذره ایی برام ارزش قائل نیست